درس های تاریخ از مارتین لوتر کینگ جونیور.
در 25 مارس 1965، در پایان راهپیمایی وحشیانه بعدی از سلما به مونتگومری، مارتین لوتر کینگ، جونیور، سخنرانی ای با عنوان "خدای ما راهپیمایی می کند!" او در جمع 25000 نفری در پایتخت ایالت سخنرانی کرد. مشرف به پنجره دفتر فرماندار جدایی طلب جورج والاس. این آدرس در میان مشهورترین آدرس های کینگ نیست، اما در میان آشکارترین آدرس هاست. کینگ ادعا میکند که در دههای که از تحریم اتوبوسها میگذرد، جنبش جدیدی در شهر پدید آمده و نظم قدیمیتر در حال فروپاشی است. کینگ با اشاره به کتاب مورخ K. Van Woodward به نام The Strange Career of Jim Crow گفت که جداسازی نژادی نه تنها به عنوان بیان برتری سفیدپوستان بلکه به عنوان یک "استراتژی سیاسی مورد استفاده توسط منافع نوظهور بوربن ها در جنوب" آغاز شد. تودههای جنوبی تقسیم شدهاند و نیروی کار در جنوب ارزانترین در کشور است.» نظریه موسوم به تقسیم بازار کار استدلال می کند که با ایجاد طبقه ای بیش از حد استثمار شده از سیاه پوستان، نخبگان سفیدپوست می توانند دستمزد کارگران سفیدپوست را کاهش دهند. و بنابراین نژادپرستی نه تنها به سیاه پوستان، هدف بلافصل آن آسیب رساند. این موضوع بر کارگران سفیدپوست نیز تأثیر گذاشت.
سخنرانی مونتگومری قابل توجه است زیرا پوپولیسم بین نژادی را به تصویر می کشد که به بخش مهمی از تفکر و سازمان کینگ تا پایان عمر تبدیل شده است. این نیز قابل توجه است زیرا تأکید می کند که تا چه حد افکار او همیشه با مطالعه تاریخ آمریکا آگاه شده است. او در سخنرانی «من رویایی دارم»، ایدههای «درج و الغای» را که به والاس نسبت داد، اما به طور ضمنی به تلاشهای جان کی کالهون برای حفاظت از بردهداری بازمیگردد، اشاره کرد. آخرین کتاب کینگ، از اینجا به کجا میرویم؟ (1967)، استدلالی را برای درآمد پایه جهانی و توزیع مجدد اقتصادی عمومی در سیاستهای هومستد در اواسط قرن نوزدهم معرفی میکند. او تا حدی دست کم گرفته، دغدغه های معاصر ملت را با شجره نامه گذشته مرتبط می کند.
چنین تداوم تاریخی در درک اساسی آمریکا گم شده است. قوانینی که اخیراً در هشت ایالت به تصویب رسیده است - فهرستی که میتوان آن را گسترش داد - با جدا کردن موضوعات قابل ستایش و در نتیجه مجاز در تاریخ آمریکا از بخش جیم کرو که در آن عمیقترین کاستیهای این کشور از دیدگان پنهان است، تلاش میکند تا آنچه را که میتوان درباره گذشته ما به دانشآموزان آموخت. . این تلاش ها در زمان سختی انجام می شود. هفته گذشته، هنگامی که رئیس جمهور جو بایدن در سالگرد قیام 6 ژانویه در سالن ملی مجسمه خطاب به ملت گفت، شورش پرچم کنفدراسیون را وارد سالن های کنگره کرد - نقضی که حتی در طول جنگ داخلی اتفاق نیفتاد.
ماهیت و همچنین نمادهای دوران تقسیم شده در فضاهای سیاسی ما نفوذ می کند. رئیس جمهور گفت: «قوانین جدید دولت به ایالت نوشته می شود، نه برای حمایت از رأی، بلکه برای رد آن، نه تنها برای سرکوب رأی، بلکه برای تضعیف آن». لازم به یادآوری است که سخنرانی کینگ در پایتخت آلاباما در پس زمینه مبارزه برای حق رای بود. کینگ خاطرنشان کرد که محرومیت سیاهپوستان جنوبیها، زمینه را برای قوانینی فراهم کرد که به ضرر مردم فقیر نژادی بیشتر میشود. در آن زمان، مانند اکنون، قانونگذاران جنوب محدودیت حق رای را با اتهامات نادرست سوء استفاده از انتخابات توجیه کردند.
کمپین سلما با خشونت خاص معترضان مشخص شد. فعالان رأی دهی (از جمله جان لوئیس فقید) کشته شدند و حتی برخی کشته شدند. جنوبیهای سفیدپوست که در این خشونت شرکت داشتهاند، میدانند که به صورت تدافعی عمل میکنند. آنها معتقد بودند که تظاهرکنندگان متجاوزانی هستند که اقدامات آنها راهی جز توسل به خشونت برای آنها باقی نگذاشته است. این احساس برای هر کسی که رویدادهای اخیر را مشاهده کرده باشد آشنا خواهد بود. یک نظرسنجی پاییزی نشان داد که بسیاری از آمریکاییها معتقدند دموکراسی این کشور با مشکل مواجه است، اما اکثریت کسانی که معتقدند این کشور در معرض تهدید بزرگی قرار دارد، جمهوریخواهان هستند، حزبی که رئیس جمهور آن برای اولین بار حمله به ساختمان کنگره را تحریک کرد. با توجه به گسترش اطلاعات نادرست و تبلیغات در رسانه های اجتماعی و اخبار کابلی، بی اعتمادی انتخاباتی در میان محافظه کاران و در نتیجه چشم انداز دموکراسی که توسط مدافعان آن از مسیر خارج شده است، اتفاق عجیبی نیست. اما این عمیقاً نگران کننده است.
سخنرانی پرزیدنت بایدن تلاشی برای تصحیح داستان نادرست جناح راست بود. رئیس جمهور از دونالد ترامپ (بدون اشاره به آن) به دلیل ایجاد "شبکه دروغ در مورد انتخابات 2020" انتقاد کرد. کلمه «حقیقت» شانزده بار به کار رفته است. با این حال، ارائه دهندگان اطلاعات نادرست صرفاً با وادار کردن سوژه های خود به روی آوردن به دروغ های خود در ملاء عام درآمد کسب می کنند. در واقع، تلاشهای قبلی برای تصحیح دروغهای مطرح شده توسط ترامپ، از جمله نشان دادن شناسنامه باراک اوباما در سال 2011، درمان مؤثری نبوده است. و دروغهای انبوه میتوانند به یک داستان دروغین تبدیل شوند - افسانههای قدیمی جنوبی درباره علت گمشده پرچمهای کنفدراسیون امروزی را به اهتزاز در میآورند. همانطور که متصدیان اسمیتسونیان جان گرینسپن و پیتر مانسو سرد بحث کردند بار در هفته گذشته، اغراق نیست اگر باور کنیم که تالار مجسمه ممکن است روزی شباهت مرمری به شمن قانون داشته باشد که با شاخ و کلاه خز خود به تحریک مافیا در 6 ژانویه کمک کرد. مجسمه جفرسون دیویس از سال 1931 در آنجا زندگی می کند.
این جشن به افتخار مارتین لوتر کینگ جونیور، ملتی را درگیر درگیری هایی می بیند که برای او کاملاً آشنا به نظر می رسید. از آنجایی که برنامههای درسی مدارس و گفتمان آنلاین تهدیدی برای محدود کردن درک ما از گذشته و آینده است، مهمتر از هر زمان دیگری است که تاریخ و پیامدهای آن را بررسی کنیم، همانطور که کینگ در سخنرانی خود بیش از نیم قرن پیش انجام داد. در مونتگومری، رهبر حقوق مدنی از خوشبینی بیوقفهای صحبت کرد که فعالان را به مبارزه برای تغییر، در مواجهه با شک و تردید در مورد آنچه واقعاً میتوان به دست آورد، برانگیخت. پرزیدنت بایدن در سخنرانی خود در سالن مجسمه اظهارات مشابهی را بیان کرد. او خطاب به کسانی که به دموکراسی اعتقاد دارند، گفت: "هر چیزی ممکن است - هر چیزی." این درست است، همانطور که رویدادهای 25 مارس 1965 و 6 ژانویه 2021 ثابت کرده است. اکنون هر چیزی امکان پذیر است و به همان اندازه که باعث نگرانی جدی است، باعث امیدواری است. ♦
[ad_2]