همه فیلمهای عالی شگفتی شخصی کارگردان را از آنچه میگیرند برمیانگیزد. فیلم جدید آرون سورکین، "ریکاردوس بودن" از همان ابتدا با حس شگفت انگیزی از کشف زمزمه کرد. فیلم قبلی او، The Chicago 7 Trial، شبیه یک سخنرانی فیلم ماشین تحریر بود. در «ریکاردوس بودن»، یک درام تاریخی که حدود یک هفته از زندگی لوسیل بال (نیکول کیدمن) و دسی آرناز (خاویر باردم) میگذرد، سورکین شخصیتهایش و افکارشان را با هیجانی محسوس دنبال میکند و به جای دنبال کردن پیامدهای قدرتمند موقعیتها، به دنبال آن است. تا واردات خود را اعلام کنند. چیزی که او بررسی می کند فقط شخصیت های بزرگ مورد بحث نیست، بلکه تاریخ گسترده ای است که در آنها زندگی می کنند و انرژی خلاقانه ای که آزاد می کنند. به نظر می رسد که سورکین در پشت تصویر عمومی لوسی و ریکی ریکاردو در حال بررسی اسطوره های شخصی خود و جایگاهی است که این درام در زندگی درونی خود دارد.
سورکین از سه بحرانی که بول و آرناز در طول زندگی حرفهایشان با آنها روبهرو شدهاند، ترسیم میکند و آنها را در یک هفته اکشن، در سپتامبر 1952، در هم میپیچد، زیرا این زوج برای فیلمبرداری اپیزودی از "I Love Lucy" آماده میشوند. در این روند، سورکین جریان های قدرتمندی را در تاریخ و سیاست در زیر سطح مجموعه کمدی پایه گذار کشف می کند. در ابتدای فیلم، لوسی و دسی - همراه با سایر نقاط کشور - موضوعی کور را در پایان برنامه رادیویی شایعات پرطرفدار والتر وینچل می شنوند که وابستگی کمدین کمدین را اعلام می کند. لوسی - که کارت حزب را در اواسط دهه 1930 پر کرد - ظاهراً پس از شهادت علنی و خصوصی در مقابل کمیته امور غیر آمریکایی مجلس نمایندگان آزاد شد. اما پس از پخش وینچل، مدیران شبکه CBS و اسپانسر آن، شرکت سیگارسازی فیلیپ موریس، به صراحت اعلام کردند که این برنامه بلافاصله لغو خواهد شد - و اشاره کردند که در صورت شایعه دخالت او در این حزب، این برنامه در لیست سیاه قرار خواهد گرفت. به سرعت محو نمی شود
در همین حال، یک مجله رسوایی جوهر افشانی با داستان هایی در مورد لحظات وحشیانه دسی با یک زن دیگر پاشید. معلوم شد که "اثبات" عکاسی عکسی از دسی و یک آشنای مشترک از مهمانی است که او و لوسی نیم سال قبل با هم شرکت کرده بودند. با این حال، گزارش لوسی را نگران می کند، زیرا دسی شب های زیادی را دور از خانه، ظاهراً در قایق خود، در جمع دوستانی مانند کمدین رد اسکلتون و رهبر گروه خاویر کاگات می گذراند. همکار این زوج در "من لوسی را دوست دارم"، ویلیام فرولی (جی کی سیمونز) - یک پیر ترد، عمیقاً به بول و آرناز که او را از فراموشی به شهرت رساندند - از لوسی افسرده می پرسد: "مشکلاتی در خانه دارید؟" او پاسخ می دهد. : "مشکل من آنقدر در خانه نیستم."
مشکل سوم این است که لوسی باردار است و شبکه و اسپانسر برنامه می گویند باید مخفی بماند. یکی از مدیران اجرایی به طرز مضحکی پیشنهاد می کند که وقتی شروع به حضور می کند، باید در حالی که پشت وسایل و مبلمان ایستاده بازی کند. اما این زوج ایده بهتری دارند، که دسی بر آن اصرار دارد: ثبت بارداری لوسی در خط داستانی سریال، به اوج کودک. در مورد لباسها (و بله، همه مدیران به جز لوسی مرد هستند)، همین پیشنهاد که لوسی و ریکی رابطه جنسی داشتند بهطور غیرقابل قبولی خطرناک بود. اما دسی اهرم مناسبی را برای تکیه بر آن اختراع می کند و خط داستانی در مقیاس تاریخی به یک موفقیت تبدیل می شود.
در پس زمینه این بحران ها، سورکین جزئیات روابط پیچیده و آشفته لوسی و دسی با همکارانشان، ویویان ونس (نینا آریاندا) و فرولی، و تیم نویسندگی آنها، از جمله جس اوپنهایمر (تونی هیل)، که همچنین خالق و خالق است، را شرح می دهد. تهیه کننده اجرایی نمایش؛ باب کارول جونیور (جیک لیسی)؛ و مادلین پو (آلیا شوکات) که به عنوان تنها نویسنده به لوسی، ستاره و به خصوص صاحب شخصیت لوسی نزدیک است. فشار شدید زوج و نمایش، کار تولید را تشدید میکند - سی و شش قسمت در سال - و ازدواج لوسی و دسی را سنگینتر میکند.
سورکین درام را با ابزاری قاببندی شده از مصاحبههای داستانی روزهای اخیر با نویسندگان «من لوسی را دوست دارم» (به ترتیب جان روبینشتاین، رونی کاکس و لیندا لاوین در آنجا بازی میکند) گسترش میدهد. این سه نفر خیلی بیشتر از هفته خطرناک مورد بحث بحث می کنند. آنها همچنین به پیشتاریخ سالهای اولیه لوسی و دسی در هالیوود میپردازند و به دنبال آن سورکین در گذشتهنگرهای قدرتمند و تیزبینانهای که پویایی رابطهشان را تثبیت میکند: خرد عاطفی لوسی، ماهیت سکولار قوی دسی، و قدرت شهوانی برقآمیز و بیباک زوجین. . فیلمنامه نویسان همچنین محاسبات وحشیانه تهیه کنندگان هالیوودی را توصیف می کنند که با کلیک انگشتان خود باعث بالا و پایین رفتن حرفه خود شدند. فیلم به طرز تحقیرآمیزی از جزئیات مشکلات لوسی در تجارت فیلم لذت می برد، جایی که استعدادهای او برای استودیوها بسیار عجیب بود. او سالهایی را که در آن نقشهای مکمل را در فیلمهای خوب بازی کرد، بازی شکست خوردهاش در یک فیلم معتبر در سال ۱۹۴۲ و سالهای ناامیدیاش در فیلمهای آزاردهنده B تا زمانی که در سال ۱۹۵۰ اکران شد، بیان میکند. در صحنهای زیبا که لحظهای از آغاز خواستگاری این زوج را به تصویر میکشد، زمانی که کار لوسی رو به جلو پیش نمیرود، دسی به او میگوید که نبوغ او را به عنوان یک کمدی فیزیکی میشناسد و او را "از لحاظ جنبشی با استعداد" میداند، حتی اگر فیلمسازان این کار را نکنند. . .
فیلم سقوط سنگین لوسی در کمدی رادیویی را در زمانی که او در راه بود و بلافاصله پس از انتقال او به تلویزیون، درست زمانی که شروع به رشد کرد، آشکار می کند. سورکین قدرت یک محیط جدید را برای خلق ستاره های جدیدی که استعداد جدیدی دارند الهام می بخشد. او همچنین با جزئیات آتشین نبرد بال با مخاطرات بالا برای به دست آوردن آرناز به عنوان شوهرش در "من لوسی را دوست دارم" را نمایش داد، که به دلیل اینکه انگلیسی را با لهجه قوی صحبت می کرد، اهمیت سیاسی زیادی داشت. ریکاردوس بودن بیشتر بر روی مانورهای دسی در اتاق هیئت مدیره تاکید می کند تا بازی قوی لوسی با رهبران. بیشتر ترفندهای مبتکرانه او بر مسائل هنری متمرکز است. اما معلوم می شود که او حتی به عنوان تنها زن حاضر در اتاق، در مذاکرات دشوار و سازش ناپذیر افراط نمی کند. با این حال، خط کلیدی "ریکاردوس بودن" تلاش لوسی برای "خانه" است، کلمه ای که در چند لحظه کلیدی به ذهن خطور می کند. تلاش او بسیار فراتر از حوزه خانه است تا بسیاری از تصمیمات او را در محل کار شکل دهد، از جمله تعهد او به ساخت "I Love Lucy". و این صرفاً به عنوان یک رگه احساسی نیست، بلکه به عنوان پاسخی نومیدانه به دوران کودکی دشوار و پر هرج و مرج است: او توسط پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شد و در پانزده سالگی خانه را ترک کرد، تصمیمی که در طول زندگی او نقشی تعیین کننده داشت.
سکس، سیاست، رسانه و عاشقانه. پول بزرگ و قدرت بزرگ. خواسته های شدید و موانع قدرتمند. گذشته ای رنجور که آینده را تهدید می کند. واضح است که سورکین از این شاهکارهای پرشور یا این دوتایی پویا که از ترفندها و مزایای خود برای باز کردن راه خود در پشت صحنه و در چشم عموم استفاده می کند، سیر نمی شود. (توجه به این که «من لوسی را دوست دارم» در سال 1952 پخش نشد، اما برای پنج سال دیگر پخش نشد، یک اسپویل نیست. سر صحنه و من لوسی را دوست دارم. قابی که او برای به تصویر کشیدن تخیل خود استفاده می کند یکی از لذت های فیلم های امسال و الهام بخش ترین فیلمی است که سورکین تا به حال ساخته است. لوسی، همانطور که توسط کیدمن به تصویر کشیده شده است، در حالی که صحنه ها را به صورت ذهنی بازسازی، بازنویسی و تغییر شکل می دهد، بی سر و صدا به حالت دید دور می رود. در حین انجام این کار، سورکین توضیحات خود را با درج سیاه و سفید صحنهها به سبک خود نمایش قطع میکند تا نحوه تصورش از آنها را به تصویر بکشد، چه صحنههای مورد بحث واقعاً به نمایش واقعی ختم شوند یا نه. لوسی عنوان کارگردان را ندارد و نبوغ متعصب او او را در تضاد شدید با کارگردان متوسط واقعی و فراموش شده اپیزود (با بازی کریستوفر دنهام) قرار می دهد. با این حال، او خود را به عنوان یک چهره برجسته در نمایش نشان می دهد. آنچه ریکاردوس بودن بیان می کند نزدیکی بازیگری رویایی به کارگردانی رویایی است، طیف وسیعی از تخیل درگیر در ساخت و تحقق یک کمدی فیزیکی عالی.
بینش هنری لوسی نیز در درام گنجانده شده است، در تعهد کامل و آشکاری که او از همکارانش می خواهد. لحظهای شگفتانگیز در فیلم وجود دارد که مادلین و لوسی دور از اتاق فیلمنامهنویسان، در میان یکی از نبردهای لوسی برای تغییر صحنهای که او بهطور غیرمعمولی غیرقابل قبول و توهینآمیز برای شعور مخاطب میبیند، با هم کت و شلوار میکنند. لوسی به حس "منطق" مادلین روی می آورد. مادلین پاسخ می دهد که تلاش اصلی او این است که کاراکتر لوسی را "هوشمندتر" کند، زیرا معتقد است کمدی نمایش بیش از حد به "کودک شدن" شخصیت بستگی دارد. یکی از نقاط قوت متناقض «ریکاردوس بودن» این است که فیلم به اندازهای حجیم است که انتقاد مادلین را به چالش میکشد - نشان دهنده بیزاری آشکار سورکین از خود نمایش است. او این کار را نه با کلماتی از دهان لوسی، بلکه با زمینه اجتماعی و روانشناختی فیلم انجام می دهد. فیلم به اندازهای بزرگ است که عواقبی را پوشش دهد که فراتر از اهداف آشکار سازنده آن است.
[ad_2]
مقالات مشابه
- "نه عدالت بدون صلح': Shippensburg تظاهرات ایستاده در همبستگی با موضوع زندگی
- Shantay به ذبح: هفته 1 'rupaul's Drag Race All Stars' را قوانین جدید ربوده کلاه گیس
- تبلیغات آنلاین مشاغل - ایران جابینو
- تغییر چشم تمپه به سیاست گرافیتی پس از 'زندگی سیاه ماده' پیام حذف
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- در اعتراض به فعالیت های خرابکاری در گزارش مرکز شهر برکلی
- مواد شیمیایی از کجا بخریم ؟
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- Slim’s closes after 30 years in San Francisco
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی