در زبان های مادری

"Саш! Hy что же это?!" نه ساله من عصبی خرابکاری با سجاف من شطرنجی آبی ، مادر من برگزار شد تا من آزمون املا بی

توسط NEWSWORLDS در 26 تیر 1399

"Саш! Hy что же это?!"

نه ساله من عصبی خرابکاری با سجاف من شطرنجی آبی ، مادر من برگزار شد تا من آزمون املا بین انگشت شست و سبابه به عنوان اگر آن را برخی از تهوع حشرات به پاک کردن از خانواده ما.

"16/20? چرا 20/20?"

ماندن درست به پدر و مادر من تا به حال سوال اگر من علائم کامل.

او به سرعت اطلاع از زمان من شعله ور سوراخهای بینی و چشم آبکی. پیش بینی یک گریان پایان دادن به مکالمه او پیشگیرانه زده:

"این خیلی سخت نیست که! ما هم تمرین."

و پس از آموزش من آغاز شد. در میان رسیدگی به باند از حیوانات و مونتاژ Legos من وظیفه بود با به ثمر رساندن 20 روز بعد از آزمون املا — یا دیگری.

ما با هم قطع از طریق ضخیم جنگل های گرمسیری از کلمات در زبان انگلیسی صدایی کردن عجیب و غریب و خاموش. با لهجه هر کلمه واژگان برق زد با رمز و راز مانند سحر و جادو و طلسم.

"مردم" به خصوص از روی حیله و تزویر کلمه جایی که من عادت switch "e" و "o" شد سکوت سرود: pee-OH-PEL. "می دانم" شد "KA-هیچ-wuh" و "سفید" شد "Wuh-آمار-eh." یکی از مورد علاقه های شما "جادوگر" قطع شد سکسکه یک "تی" صدا "دارای تراشه-TI-ch."

در آزمون روز زمزمه من نفس من خوانده ما تبادل نظر. ارائه مامان با, کامل, exam, ورق روسی او گونه گرد با غرور و افتخار.

"Моя умничка! Видишь? زبان انگلیسی این است که مشکل да? Hago всегда учиться یادگیری کلمات جدید هرگز متوقف شود."

تنها بعد از انجام آن سحر بر من است که او می خواهم با استفاده از همان روش به خاطر سپردن لغات انگلیسی هنگامی که او مهاجرت صدایی از حروف, رقص, بین آوایی برای تلفن های موبایل.

ما زبان انگلیسی-آموزش سفر به پایان نمی وجود دارد. ما به عنوان تمرین در مواد غذایی رسید و نشانه های راه گسترش واژگان من به عنوان من عاشق خواندن می کند. ما آخر هفته در گشت و گذار بودند به Barnes & Noble که در درست مهاجر پدر و مادر او به من گفت که من می توانم به عنوان خوانده شده بسیاری از کتاب ها به عنوان قلب من نظر همه بدون صرف یک سکه.

در نهایت این دانشجو با استاد — Mama, و من شروع به کمک به هر یک از دیگر. من من اعتبار دائمی شیفتگی با هر چیزی ادبی به او.

این نوع کنایه آمیز: مامان به من آموخت که به عشق, زبان انگلیسی, زبان کشور اختصاص داده شده برای تضعیف فرهنگ خود. ایالات متحده کاهش می یابد خود را به تیترهای "عروسی" و او مردم را به کمونیست الکلی تمام کلیشه های من مواجه می شوند در حالی که خواندن در انگلیسی.

از ایستاده به نشان می دهد مانند "Fresh Off the Boat" و "استاد هیچ," پدر و مادر مهاجر با تعریف های اغراق آمیز ضخیم لهجه. در طول زمان من بیش از حد تداوم این کلیشه. من مطمئن نیستم چه چیز دیگری برای او در حال حاضر بدون لهجه است. او یک خرس-رام کردن AK-دارای حق اعمال KGB عامل. اما این تهدید آمیز بود که دور از من و مادر واقع شده است. من احساس تنها راه من می تواند در مورد او صحبت شد از طریق این کاریکاتور.

مادر من است که همیشه در یک نبرد گلادیاتوران نبرد با زبان انگلیسی است. گاهی اوقات یک اشتباه تبدیل به یک شوخی در داخل. هنگامی که من فر بود در یک صندلی خور "هری پاتر" او گذشت و گفت: "اوه, گری پاتر! J. F. K. Rowling چنین نوشت: یک کتاب خوب." بار دیگر هم او را نگه داشته مخلوط کردن "ساحل" و خود را کمتر مطلوب هم آوا. او ورقه اغلب من در کف محکم معده من و گریه.

زمانی که من جوانتر بود Mama خصوص تلاش با یادآوری برخی از واژه های انگلیسی. گاهی اوقات من می خواهم بی سر و صدا خودداری آنها از او دیدن چگونه دور او می تواند veer قبل از من خم دانش من. به من جوانتر خود آن را یک بازی — اصلاح دستور زبان او در مقابل غریبه تقلید لهجه اش و اشاره جزئی اشتباهات املایی. هر چند او می خواهم bashfully نگاه کردن و خندیدن وقتی که من به یاد کسانی که پس از لحظات طنز آمیز بسیار زیاد گناه شستشو بر من. او تصادفا بر روی زمین ناآشنا به زبان انگلیسی, و من ظالمانه تماشا.

امروز من نمی جرات صحیح او. من دوست دارم به شنیدن او التماس روسی به شکل کلمات در زبان انگلیسی: پشت در نظر گرفته شده, خشن آمریکایی تلفظ وجود دارد آرامش مخملی نرمی اسلاوی برای تلفن های موبایل. راه او می گوید: "کبودی" (نورد او را "r" نقاشی کردن "ui" صدا) و یا "نفت" (جایی بین "ال" و "ال" — آن را تبدیل به خود نامه). من فکر می کنم تا صدای: او خس خس خنده اندک-در عین حال-واقعی ستایش او متحرک تشویق خوبی سزاوار scoldings تمام "люблю тебя"s. او برای تلفن های موبایل مانند خانه است.

روز دیگر ما پرتاب روسی و انگلیسی کلمات و عقب به عنوان مادر snipped شاخه های ما درخت آلو با نقره قیچی و تایپ کردم دور. هر چند او می خواهم ارائه برخی از ایده مبتکرانه. چیزی که در غیر این صورت من را ساعت از خانههای گلی خالی بیش از برای نوشتن از او می اکسپرس در چند کلمه خوبی انتخاب شده. مادر من رشته کلمات با هم بیشتر فصاحت از من هم با وجود عدم آشنایی با زبان انگلیسی و به دلیل آن است. او نمی استفاده از پرکننده به جای صحبت با قصد حکمت و هدف.

شاید این است که چرا او به نوعی باعث می شود ظاهر در همه چیز می نویسم. قبل از من آن را می دانم او بیش از شانه من صدای او سوال من بازی مدافع شیطان, من گفتن کجا با من قطعه. او با من همیشه گفته:

"Видишь? انگلیسی — آن را نه چندان سخت! Давай, давай, моя дорогая! نگه داشتن رفتن."

الکساندرا ساشا Shahinfar می نویسد: دوشنبه ستون در چند فرهنگی. او تماس بگیرید در [email protected]



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب