بسیاری از مردم انگلستان دورست را کشور توماس هاردی می دانند. آنها به دورچستر یا ویموث رفتهاند، از میان دهکدههای جنگلی رانندگی کردهاند و مه اطراف تپهها را دیدهاند، و تمایل دارند باور کنند که این یک حومه شهر دلپذیر در جزیره است. اما اگر جرات رفتن به داخل سرزمین، به پرچین ها و تپه های بریتانیای ماقبل تاریخ را داشته باشند، متوجه خواهند شد که همه چیز آفتابی و رنگی در علف نیست. بادهای شدید در میان خرابه ها فریاد می زنند. ابرها شکل های عجیبی بر دره ها انداخته اند. هیچ موجودی قابل مشاهده نیست، فقط سوراخ هایی در زمین حفر شده است. این قلمرو جادوی بزرگ و ابدی است.
این جادو بر فراز تپههای عصر آهن حلقههای بادبری - یا حلقهها، همانطور که مری باتس، نویسنده مدرنیست طلسم شده، این سه دیوار عظیم از چمن را نامیده است، که یکی در دیگری ساخته شده و مانند امواج بالا میآیند، بالا میرود. در کودکی، او مسیرهای گچی را که در امتداد برآمدگیهای آنها قرار داشت، طی کرده بود، و تصور میکرد که علفها در طول قرنها توسط کشیشان دروید و حیوانات محکوم به فنا زیر پا گذاشته شده بودند. او روی تپههای بیصدا ایستاد و به این فکر کرد که استخوانهای چه کسی زیر پایش پوسیده است. سلتیک؟ رومیان؟ باتس در ابتدای رمان Ashes of the Rings، اولین رمان خود نوشت: «گفته می شود این مکان در زمان آرتور، پادشاه افسانه ای بریتانیا، مورگان لو فی، افسونگر آن دوره، معاملات غیرقابل تصوری در آنجا داشته است. «امروز مردم دهات شبانه به او نزدیک نمی شوند، حتی مقاوم ترین چوپان.
برای باتس که در سال 1890 از یک افسر بازنشسته ارتش و همسر دومش یک دختر به دنیا آمد، حلقه ها "تجربه اصلی زندگی من را فراهم کردند." جادوی او در جنوب، از میان جنگلها و باتلاقهای چمن سفید و املاک خانوادگیاش Salterns هیجانانگیز است و خانه سنگی بزرگ و گنجینههای آن را احیا میکند. به بندر پول می رود. بال زدن بر فراز برج های ویران شده قلعه کورفو، "مانند تاج سیاه بر تپه ای روشن نشسته است". و قبل از شیرجه زدن در دریا، "منحنی شیر-طلا در ساحل" را ردیابی کرد.
بین حلقهها و دریا، کشور مری باتس است، اگرچه اگر امروز آن را به این نام بنامید مردم با تعجب به شما نگاه میکنند. کار او بلافاصله پس از مرگش، در سال 1937، در سن چهل و شش سالگی، پس از سال ها زندگی سخت، فراموش شد. با این حال، او مجموعه گستردهای از نوشتههای خود را از خود به جای گذاشت، که برخی از آنها، همانطور که ماریان مور استدلال میکند، «از نظر تأثیرگذاری و دیکشنری نامحدود بسیار شگفتانگیز است». در اوایل دهه 20، 20، 20، 20، 20، 20، 20، 20، 20 دهه 20 در دهه 1920، در دهه 1920، باتس به عنوان "چخوف انگلیسی برای او" مورد ستایش قرار گرفت. داستان های بیضوی میراث او شامل پنج رمان، سه مجموعه داستان کوتاه، چندین جزوه هشدار دهنده ("هشدار برای گردشگران"، "تله برای کافران")، داستان های کوتاه، خاطرات و بیش از صد نقد و قطعه تصادفی است که اکنون برای اولین بار در مجموعه جمع آوری شده است. مقالات مری باتس "(مک فرسون). هیچکدام از اینها برای به رسمیت شناختن شناختی که قهرمانانش مشتاقانه اصرار داشتند که او مدیون آن بود، کافی نبود. بریچر شاعر می نویسد: «او از ابتدا یکی از معدود کسانی بود که اهمیت داشت، یک سازنده انگلیسی. «از زمانی که اولین داستان او را خواندم هرگز شک نکردم که او متعلق به جاودانهها است.
در سی سال گذشته، وعده هایی مبنی بر احیای مری باتس وجود داشته است. به نظر می رسد هر جنبه ای از نوشتن او آماده است تا نور زمان حال را بگیرد. شیفتگی اخیر او با قرار دادن داستانهای ژانر تحت طلسم احساسات مدرنیستی، درخشش جدیدی به عاشقانههای شوم، افسانههای عجیب و داستانهای ارواح او میافزاید. همین امر در مورد تسلط جنسی خود به خود شخصیت های او، ایمان صادقانه او به افسون و عشق او به زمین صدق می کند. (زندگینامهنویس او ناتالی بلوندل او را یک «بومشناس اولیه و محافظهکار» اعلام میکند.) او را شبیه معاصر ما کنید. پس چرا احیا شکست خورد؟
مری باتس معتقد بود که او با توانایی نادری به دنیا آمده است تا بتواند روح چیزهای قدیمی را درک کند. اگرچه او احساس می کرد متعلق به "نسل جنگ زده" است - "این سال ها در ذهن من مه است"، او شکایت می کند - به نظر می رسد دید بی قرار او دائماً در آستانه دور شدن از زمان است. آثار او ترکیبی قوی از دورهها و جنبشها است: باستان، قرون وسطی، رمانتیک، ویکتوریایی و مدرنیستی. زمان خطی دشمن او بود. او در دفتر خاطرات خود شکایت کرد: «این تقسیمبندی رویدادها به یک توالی زمانی نامنظم، ناهنجار و مثبت زوالپذیر است که مانع از کارها میشود. "چرا چیزهای نسبی نمی توانند با هم، همزمان یا به ترتیب نزدیک اتفاق بیفتند؟"
دیدن باتس آنطور که او دوست دارد با "حس مضاعف زمان" خود، به معنای حل شدن او در پدربزرگش، توماس باتس، یک کارمند دولتی است که بزرگترین حامی ویلیام بلیک بود. در سال 1808، پس از مواجهه با بلیک و همسرش در خانه، برهنه و خواندن خطوطی از بهشت گمشده، دوازده تابلوی رنگارنگ را برای همراهی شعر میلتون سفارش داد. تقریباً برای یک قرن، این نقاشیها اتاق بلیک در سالترنز را اشغال کردند، جایی که پدر مری به او درسهای مشاهده میداد. بینایی او توسط فرشتگان و شیاطین بلیک، در نقاشی هایی که با نیروی خاموش گوشت و آتش، باد و نور آغشته شده بود، آموزش داده شد. بلیک می نویسد: «شاعران باستان همه اشیاء حسی را با خدایان یا نوابغ زنده کردند. مری باتس با ادعای این حیوان گرایی برای خودش بزرگ شد. او نوشت: «بزرگها میگویند که بچهها دوست دارند وانمود کنند چیزهایی که دوست دارند زنده هستند. "این مزخرف است." هستند زنده. "
سالترنز تسخیر و تسخیر شده بود، خانه مناسب دوران کودکی برای باتس، که متوجه شد زیبایی و وحشت وجود مادی "هم به طور ناخودآگاه و هم عمیقا" بر او تأثیر می گذارد. او در خاطراتش که پس از مرگش منتشر شد، کابینت بلورین، عنوانی از شعر بلیک، سنگهای مرمر، سواحل و معادن سنگ مرمر عمارت خود، «آلات نقره و موسیقی، و عکسهای قدیمی کوچک از نبردهای مس و برنج صیقلیشده» را توصیف میکند. رنگ طلایی کم رنگ، و مینیاتورها، و مهرها، و جعبه های اسناف، و سیزده ساعت و شمشیر پدربزرگ. به هر طرف که چرخیدم، او "قدرتی را یافت که در مواد زمین زندگی می کند، که سخت، رنگین و سرد است، اما هنوز زنده و پر از اسرار، با آب، نبض و موجودی برای خودش." خاطرات او با لایهبندی بو، رنگ، بافت و مواد روی اشیا به این اسرار نزدیک میشود و نام آنها را وزن خود زمین میداند.
تولد برادرش تونی نشان دهنده پایان دوران کودکی او، ادن است. پدرش به زودی در سال 1905 درگذشت و گویی خورشیدی قوی، کوچک و طلایی غروب کرده بود. مادرش بلیک ها را فروخت تا تلفات خانه را بپردازد و دوباره با مردی ازدواج کرد که مری او را تایگر-تایگر نامید. مری از سالترنز اخراج شد، به یک مدرسه شبانه روزی در داخل اسکاتلند و سپس به کالج وستفیلد در لندن فرستاده شد، جایی که به دلیل فرار برای رفتن به دربی اپسوم برای دیدن اسب ها از آنجا اخراج شد. مدیر مدرسه او را صدا زد: "احمق دیوانه." هنگامی که او به خانه بازگشت، مادرش او را متهم کرد که در ابتدا برای ناپدری و سپس برای برادرش تمایلات محارم دارد. سالیانه کوچکی از پدرش به او داد تا بتواند زندگی کند و از او بهره ببرد.
شروع جنگ جهانی اول او را در لندن پیدا کرد و در کمیته مراقبت از کودکان داوطلب شد و با زنی به نام النور راجرز "زعفرانی" زندگی کرد. غم و اندوه زندگی او برای او غیرممکن بود که از غم های جنگ جدا شود، که به نظر می رسید تکرار "در مقیاس جهانی از ویژگی های خاصی مانند تعصب، بی عدالتی، ظلم، بی صداقتی ذهنی" است. نبردها و بمباران ها همبستگی عینی ناامیدی او هستند. او گفت که "به دلیل عدم مراقبت نیمه جان بود."
دفتر خاطرات او، که او در سال 1916 شروع کرد، آزادی رو به رشد او را به عنوان یک هنرمند مستند می کند، اگرچه جستجوی تکانشی او برای یافتن کسی که از او مراقبت کند را نیز توصیف می کند. به هر یک از عاشقانی که از صفحات آن می گذرند، دوبی اسطوره ای می دهد. راجرز در ماههای آخر رابطهشان شبیه «نوعی چتر دریایی جدید بود که غیرانسانی بودن برهنهاش مردم را به سنگ تبدیل کرده است». او توسط مردی که او در روان خود به عنوان کوپید توصیف کرد، از نگاه مدوسا نجات یافت: شاعر جان رادکر، یک مخالف وظیفه شناس که از مقامات پنهان شده بود. از طریق او با هنرمندان و نویسندگان آن روز آشنا شد و در سال 1918 این زوج ازدواج کردند. دو سال بعد، در حالی که با دخترشان کامیلا باردار بود، باتس شروع به دیدن سیسیل میتلند، یک پیادهنظام قرمز چهره با یک مونوکل کرد. پس از به دنیا آمدن او، آنها رابطهای را آغاز کردند که با تریاک و غیبت، بریدن صلیب روی مچهای خود و نوشیدن خون، پرستش آلیستر کراولی ابی در Thelema آغاز شد، جایی که آنها "عاشق بعد چهارم شدند." رادکر سرانجام با خواندن دفتر خاطراتش متوجه این ماجرا شد. او آزاردهنده ترین و تحقیر آمیزترین شکل انتقام را پذیرفت: او در مورد ضبط های مربوط به او اظهار نظر کرد. او نوشت: "شما یک اسب شاخدار در باغ خانه خود داشتید، اما آن را فرستادید." ازدواجشان لنگ است...»درد و ناراحتی«او در دفتر خاطراتش مینوشت، چون میدانست که چند سال دیگر او را خواهد دید.
[ad_2]
مقالات مشابه
- مطالعه پراپ را پیدا می کند. 209 کاهش سیاه و سفید، لاتین، بومی آمریکا پذیرش UC 88801100011088 با مطالعه متقاضیان UC از سال ۱۹۹۴ تا سال ۲۰۰۲، زکری بلمر، نامزد دکترای اقتصاد UC برکلی، دریافت که لغو فرایند پذیرش مبتنی بر نژاد کالیفرنیا بر دانشجویان سیاه پوست، لاتین و بومی آمریکا تأثیر منفی گذاشت. مطالعه بلمر ۲۰ اوت توسط مرکز مطالعات آموزش عالی UC برکلی منتشر شد. گزاره ۲۰۹ کالیفرنیا که در سال ۱۹۹۶ تصویب شد و در سال ۱۹۹۸ وضع شد، پذیرش دانشگاه مبتنی بر نژاد را حذف کرد. در ماه نوامبر، رای دهندگان کاليفرنيا در مورد لغو پراپ رای خواهند داد يا نه. 209. "Prop. 209 ما را در پذیرش ما صدمه دیده و چگونه ما می توانیم به دانشگاه دریافت کنید ، گفت : Kyndall Dowell ، عدالت نژادی در حال حاضر معاون رئیس کمپین و پردیس جونیور "شما آن را به طور چشمگیری در UCLA و برکلی را دیدم." Bleemer تجزیه و تحلیل مجموعه داده ها از متقاضیان UC که به طور مستقیم قبل و بعد از اقدام مثبت در دولت لغو شد ، ارائه اطلاعات در مورد که کالج آنها به رفت ، چه کلاس آنها در زمان و درآمد شغلی خود را. قبل از پراپ . 209 ، Bleemer گفت ، سیاست های اقدام مثبت در UC به پذیرش ترجیح داده شده به دانش آموزان سیاه و سفید و لاتین. وی خاطر نشان کرد که برخی دانشگاه ها مزایای «بسیار بزرگی» برای آن متقاضیان دارند. بر اساس یک اطلاعیه مطبوعاتی برکلی نیوز، لغو اقدام تأییدی که گفته می شود بیش از ۱۰۰۰ دانشجوی سیاه پوست، لاتین و بومی آمریکا را از درخواست به سیستم UC در سال بازدارند و کاهش های زیادی را در جمعیت های سیاه و لاتین در سراسر دانشگاه همراهی می کردند. پس از فارغ التحصیلی، دانش آموزان سیاه پوست و لاتین UC بین سنین 24 تا 34 سال ساخته شده 5٪ کمتر در دستمزد سالانه نسبت به آنها را در طول دوره هایی که اقدام مثبت انجام شد، با توجه به آزادی مطبوعات. علاوه بر این ، دانشجویان سیاه پوست و لاتین ثبت نام در دانشگاه های کمتر معتبر به جای پردیس UC انتخابی تر با وجود صلاحیت خود را ، در حالی که دیگر دانشجویان سیاه پوست و لاتین به طور نامتناسب "تحت فشار قرار دادند" از کالج در دسترس نباشد ، با توجه به آزادی مطبوعات. بلمر می گوید: «اگر شما از نوع فردی هستید که فکر می کنید اقدام تأییدی به دانش آموزان سیاه پوست و هیسپانیک آسیب می رساند، واقعا ً باید در این موضع گیری با توجه به این مطالعه تجدید نظر کنید.» از سوی دیگر دانشجویان آسیایی و سفیدپوست شاهد افزایش ثبت نام انتخابی دانشگاه پس از پراپ بودند. بر اساس مطالعه بلمر، ۲۰۹ اثر گرفت. این دانشجویان اثرات اقتصادی درازمدت قابل توجهی از این قانون نمی دیدم، چرا که در حال حاضر بدون در نظر گرفتن افزایش پذیرش UC به دانشگاه هایی با اعتبار مشابه دسترسی داشته اند، دولت های مطالعه. اگر در ماه نوامبر گذشت، پراپ. 16 تا پراپ رو واژگون ميکنه ۲۰۹، اجازه دادن به کالیفرنیا و نهادهای عمومی برای اجرای سیاست های اقدام تأییدی. فشار برای لغو Prop. 209 توسط Dowell آغاز شد، به عنوان عدالت نژادی در حال حاضر یک سازمان دانشجویی است که در سراسر سیستم UC عمل می کند. "به عنوان یک دانش آموز سیاه پوست در UC، من اثرات مضر (Prop.) را دیده اند. ۲۰۹ و اینکه چگونه فرصت ها را برای دانش آموزان رنگین پوست کنار گذاشته است.» "(Prop. 16) فرصت برابر برای دانش آموزان رنگ و زنان، و مردم رنگ به عنوان یک کل اجازه می دهد." <em>اریک راجرز خبرنگار تحقیق و ایده است. تماس با او در [ایمیل محافظت شده] و او را در توییتر در @eric_rogers_dc.</em>
- Berkeley Lab محققان پیروزی بودجه از وزارت انرژی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- آیا مواد شیمیایی یک کلاهبرداری است؟
- چه چیزی کربن فعال را حذف می کند؟
- علت درد بین دو کتف چیست و چگونه درمان میشود؟ ماساژ، ورزش و کلینیک درد ماهان
- شیرین, طراوت, همه کاره: نامه ای سرگشاده به انبه پادشاه میوه ها
- Ex-WellSpan Health کارگر به خدمت 9 تا 23 ماه برای پورنوگرافی کودکان, راز ضبط
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- راهنمای نگارش مقاله - مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران