همه جهان در یک مرحله

به انزوای اجتماعی از زمان پناهگاه در محل سفارش شده است به رانندگی من دیوانه. من اصلا خودم به خصوص برونگرا فرد به عنوان من فوق العاده لذت بردن از من در زمان تنهایی: تماشای Netflix, گوش دادن به موسیقی و به طور کلی شارژ از روز است خیلی دیر. اما بدون چهره به چهره تعامل من خودم برای تحریک روانی اجتماعی و ولع مصرف بعدی, ineffable تجربه بودن "دیده می شود."

من صرف بیشتر وقت من در روز sweatpants یا راحت ساق پوش, نادیده گرفتن من بیشتر مد شلوار جین لوی و minidresses. من مجموعه جواهرات جمع آوری گرد و غبار در حالی که من کمی پربرکت آرایش مجموعه شروع به نگاه مسخره و غیر ضروری. همه از این به من فهماند که شادی من تجربه از بیان خودم مستلزم مخاطب است. و به عنوان هنر یکی از اصلی روش های جامعه توسعه یافته برای برقراری ارتباط تنوع احساسات و دیدگاه های, که بدان معنی است که هنر نیز بستگی به مخاطبان آن است.

به مفهوم تفکرات من اجازه دهید من برای اولین بار توصیف Erving گافمن نظریه dramaturgy: گافمن متحده است که مردم دائما در حال انجام برای مخاطبان است و هر دو بازیگر و مخاطب ضروری است به این عملکرد است. یک بازیگر باید در برقراری ارتباط با دیگران از طریق یک سری از قراردادهای اجتماعی مانند لباس های خود را, رفتار, گفتار, منافع, و غیره; مخاطبان در ضمن انتظار برای پاسخ مناسب به این بازیگر. با هم این رابطه اجازه می دهد تا جامعه به حفظ یک حس جمعی سفارش.

بنابراین شاید من فکر می کردم ولع مصرف من احساس می کنم برای تعامل اجتماعی است که بیش از فقط خستگی و یا تنهایی. آن است که نیاز به مخاطب نیاز به "دیده می شود."

در ابتدا این بود که عمیقا افسرده وحی برای من. چگونه خود محور باید من برای این درست باشد ؟ اما من را فراموش کرده بود در مورد به همان اندازه مهم قطعه ای از پازل — من همچنین احساس نیاز به بخشی از مخاطبان است. با هر مکالمه وجود دارد به یک بلندگو وجود دارد باید یک شنونده. و اگر چه من قطعا گناه از صحبت کردن به خودم — برنامه نویسی استدلال در حمام توجیه تصمیم گیری های بد ترجمه خودم تا قبل از رفتن من به دست آوردن چیزی جدید از گفتگو. هیچ دیدگاه های جدید تجربه یا اطلاعات.

بنابراین شاید آنچه من واقعا مشتاق است که نه تنها تجربه دیده می شود بلکه از دیدن دیگران.

در حال حاضر وجود دارد برخی از اجراهای — مکالمات, اگر یکی کمتر بدبین — که اصلا ضروری چهره به چهره تعامل است. زمانی که من برای گوش دادن the Weeknd را پر زرق و برق و تاریکی از آلبوم من می توانم درک خود-مخرب انزوا. وقتی که من نگاه دراماتیک brushstrokes و رنگ های جسورانه از ونسان ون گوگ من درک خود را از احساسات شدید و چگونه آنها را پیچانده شده را چشم انداز خود را. و وقتی که من خواندن والت ویتمن زمینی شباهتها و رایگان جریان آیه من درک تمایل خود را به رها ساخت و سازه های مصنوعی از جامعه و بازگشت به واقعیت های آلی ما طبیعت است. این همه و بیشتر درک من از هنرمندان و هنر خود را. من هرگز ملاقات هر یک از این افراد و در عین حال من "دیدن" آنها را به عنوان هنر خود صحبت می کند برای آنها.

اما با این رابطه داشته باشید چه اتفاقی می افتد به هنر زمانی که مخاطبان بد است در گوش دادن ؟

من نمی توانم تعداد دفعاتی که من برداشت کرده ام یک رمان در بازدید از یک گالری هنری یا کشف موسیقی جدید در Spotify در و شده است به طور کامل خاموش شده است. زبان باعث می شود هیچ حس, ساخت و ساز, کثیف, ملودی پراکنده — هر چه من تردیدی ممکن است آنها مانع من توانایی درک این هنرمند پیام. و آن را بسیار آسان تر برای قرار دادن کتاب را ترک گالری و یا سوئیچ به موسیقی بیشتر آشنا تر از آن است که به فشار خود برای دیدن چیزها متفاوت است.

من اغلب در تلاش برای باقی می ماند بخشی از مخاطبان که من نمی توانند درک کنند چه می شود گفت. اما هنر این است که یک نوع متفاوت از گفتگو از را از زبان روزمره که در آن یک فرد bemoans برنامه پر مشغله خود را و تایید آنها را با یک بازتابی "همان است." هنر مراقبه از معنی در نظر گرفته شده برای مخاطبان اما نه لزوما تحت تأثیر آن است. به عنوان بخشی از مخاطبان من پیدا کرده اند که بهترین چیزی که من می توانید انجام دهید زمانی که هنر befuddles من به شیرجه رفتن به این سردرگمی خیس خوردن در آن و اجازه می دهد آن را به من تحت تاثیر قرار. گاهی نتیجه گیری من این است که من نمی توانند درک کنند. و این خوب است.

اگر گافمن نظریه بازیگر و مخاطب می تواند به معنای واقعی کلمه و سپس به عنوان عضو و بهترین چیزی که من می توانید انجام دهید زمانی که تجربه هنر است که به کمک هنرمند احساس دیده می شود. آنها من را به درک چرا که شاید من می توانم. شاید که نه نقش من است. اما آنچه که من می توانید انجام دهید این است که درک قصد دیدگاه های هنری از زیبایی صداقت و صمیمیت و....

بنابراین در حال حاضر که من نشستن در انزوا من قرار دادن جدید انرژی به دیدن دیگران و ایجاد جدید نیت در اطراف دیدن هنر است. این چیزی است که من باید انجام دهید, اگر من تا به حال انتظار می رود دیده می شود و در عوض ،

Nathalie Grogan می نویسد: دوشنبه, هنر و سرگرمی ستون در هنر به عنوان یک روش ارتباطی است. او تماس بگیرید در [email protected].



tinyurlis.gdclck.ruulvis.netshrtco.de