آشنایی ما رشته

هنگامی که شما برای چیدن عمده ای است که کمی مانند دوستیابی. شما این یکی را امتحان کنید و آن را چند کلاس و سپس ح

توسط NEWSWORLDS در 24 تیر 1399

هنگامی که شما برای چیدن عمده ای است که کمی مانند دوستیابی. شما این یکی را امتحان کنید و آن را چند کلاس و سپس حل و فصل کردن و متعهد. انتخاب بسیار پر داستان: این مجموعه شما را در یک دوره به سمت حرفه ای آنها می گویند تعیین چقدر شما را و چقدر خوشحال و راضی خواهید بود. اگر تنها آن بود که ساده است.

غزل: در ابتدا من مخالف این روند صرف صدها ساعت trawling را از طریق کاتالوگ دوره سایت. مانند دوستیابی آنلاین, این رویکرد — ضربه محکم و ناگهانی قضاوت بر اساس دو پاراگراف البته توضیحات آیفون از طریق مغرضانه و اطلاعات محدود در crowdsourced وب سایت — لزوما موثر برای تست و توسعه روابط معنی دار. این تصور از یک جریان بی پایان از گزینه های saps شما از انرژی مورد نیاز به تمرکز توجه خود را بر فرد (یا دوره) در مقابل شما و واقعا آنها را در یک شات.

در تلاش برای دیدار با چشم انداز من در فرد هفته اول هر ترم قبل از رها کردن مهلت شد دیوانه وار رقص, گرفتن لب به لب من به عنوان بسیاری از مختلف صندلی به عنوان من می تواند گاهی اوقات ترک یک سخنرانی در نیمه راه از طریق به عجله به کلاس دیگری اتفاق می افتد در همان زمان.

مادلین: در حالی که غزل شد galavanting بین سالن سخنرانی من تند یادداشت ها به طور کلی در شیمی مصمم pre-med دانشجوی سال اول. من به سرعت متوجه شدم که من در واقع می خواهم به یک دکتر و بنابراین من مجموعه ای را به دنبال جایگزین است. پس از یک محیط زیست علوم کلاس من یک تصمیم: مولکولی, زیست شناسی محیط زیست.

این یک مسلما اتفاقی اتحادیه: موضوع اتصال که unspooled به رابطه چهار ساله. من از صحبت با چند نفر در زمینه برخی از مدارک و انتقال به دانشکده منابع طبیعی. (گره, گره, پس به صحبت می کنند.)

غزل: به عنوان دوستان من امضا بیانیه خود فرم یک به یک من نگه داشته معاشقه در اطراف در حال انتظار برای یک یدک کش از رزونانس به تصمیم برای من.

رشته شد شخصیت های در ذهن, رقابت برای تعهد من: علم کامپیوتر بود و محبوب است که وعده داده شده هیجان انگیز, شب های بی خوابی و در نهایت یک قایق بادبانی خصوصی با طرف مصالحه اخلاق; علوم شناختی از jack-of-all-trades نوع جذاب و پویا; زبان انگلیسی مست من نمی توانستم از سر من. اما هیچ یک از آنها احساس می شود کاملا درست است.

له که برنده شد در نهایت شد زبانشناسی. آن را مانند کنجکاو هود کردن موتور از زبان مصرف آن را جدا به درک چگونه آن کار می کرد. من نگه داشته و مشابه عمیق تر.

در پایان اعلام عمده کمتر بود "ناگهان من می دانستم" و بیشتر شبیه به حرکت در با یک شریک به طور تصادفی زمانی که شما نمی نشستم و با هم تصمیم به جهش اما ناگهان شما متوجه شما در میانهی شب خواب در محل خود در هفته. من راه می رفت به من مشاور دفتر یک روز با یک سوال در مورد برنامه درسی و او گفت:, "آیا شما آماده برای اعلام? شما باید تمام پیش نیازها." و خسته از دردناک من بود.

مادلین: MEB و من خوشحال بودند با هم در حالی که برای. این کار سخت بود اما رنگ و لعاب با لذت است. میل و علاقه من صرف ساعت های طولانی و گیج کننده را از طریق شیمی آلی مشکلات افشای این عجیب و غریب تصویری کد. من پاداش هر از گاهی با شادی از برخی از تسلط در این مولکول های ماده از زندگی است. من waded از طریق وحشیانه تقلا از حفظ: قسمت های گیاه و درختان فیلوژنتیک نام از گذشته دوره. اما این درک عمیق از geologic time گسترده تر دامنه من من پایدار احساس کوچکی منتسب تنها به ترس.

سپس رخنه کرد در بخش هایی از این اتحادیه های من به سادگی نمی مانند: وسواس با داده ها و اصرار بر یادگیری R. I fell in love with زیست شناسی از طریق داستان آن با محیط زیست در راه است که آن را می تواند به من بگویید در مورد ارتباط از جهان زندگی می کنم. من chafed در تمام زمینه ها را تازه کشف شده شیفتگی با اعداد.

غزل: زبانشناسی بیش از حد به چالش کشیده بود و برق. کشف ظریف سازه ها است که زمینه ساز آن من به درک زبان به عنوان یک حساس تغییرپذیر ابزار اورژانس ملک ذهن انسان است که هنگام مطالعه می توانید به ما بگویید که در مورد ما به عنوان ما در مورد آن را یاد بگیریم.

اما هنگامی که شما حرکت می کند با کسی که شما به ناچار دیدن قطعات آنها را در اوایل آن خرما شام. من شروع به دیدن چگونه آن را شکسته به subdisciplines قفل شده است و در اختلافات نظری که احساس بیشتر سیاسی مبتنی بر احترام به هدف از مطالعه. من به تماشای فارغ التحصیلان که می خواهم جذب شده در ابتدا توسط غنی خصوصیات از زبان انسان را شغل در شرکت های با تکنولوژی آموزش کامپیوتر به سقوط است که رسا بافت.

مادلین: جوان بودم زمانی که من را انتخاب کرد, زیست شناسی, بیش از حد جوان به یک فکری شریک زندگی برای همیشه لطفا برای. من به یاد داشته باشید مجزا رفتن به خانه شکرگزاری شکستن من دانشجوی سال دوم سال و دیدن برخی از قدیمی ترین دوستان من. ما پراکنده در سراسر همه تحصیل چیزهای مختلف ساخت برنامه های مختلف. ناگهان با دیدن تمام این راه من می تواند به من دست پاچه. من به سختی خوانده یا نوشته دیگر حرفه من همیشه دوست داشتم. من بازگشت به پردیس وحشی-eyed ثبت نام در یک کلاس زبان انگلیسی و استفاده از نوشتن برای این روزنامه است.

و بنابراین شروع من بسیاری از امور. من تا به حال پرت کردن با جغرافیا اکتشافی چند ترم از خیال بافی در مورد مکان های دور. من در نهایت یک حرکت من دیرین له نوشتن خلاق و کارگاه های آموزشی بودند حتی صمیمی تر و اعتیاد آور است از من می خواهم تصور است. پس از آن که طولانی ترین, drawn-out, معشوقه: روزنامه نگاری. من نگه داشته و بازگشت به او را با وجود رد و فرسودگی شغلی برای عجله از بودن در مهلت وزوز از اتاق خبر, اره منبت کاری اره مویی از گر چه هنر یک داستان است.

غزل: من فکر می کنم من می دانستم که در تمام طول که من نمی تواند آکادمیک تک همسری است. من در اوایل سال دبیرستان من امضا بیشتر کارهای اداری اخذ مجوز رسمی به تقسیم زمان بین زبانشناسی و میان رشته ای عمده در CNR که جلوه های ویژه گرافیکی را به عنوان من. مقاومت در برابر فشار به تعریف خودم با جعبه من می خواهم انتخاب من در زمان کلاس و کار که تحت فشار قرار دادند و مرا به هیجان می آورد: اطلاعات علوم کلاس که به من ابزار برای کمک به پاسخ به سوالات است که گل نشسته من نوشتن کلاس های honed زبان من سمینارها که تحت فشار قرار دادند من فکر.

گاهی اوقات من فکر می کنم من باید اگاهی در نهایت در مورد آنچه که "حق" رشته شده اند برای من, اگر من به آن را بیش از همه. خوشبختانه من به خاطر صرف وقت با کسانی که همه چیز و همه منافع دیگر من حتی هنوز برای بقیه زندگی من است.

مادلین: احساس کردم در حالی که مثل من به طور مداوم به توضیح هر آنچه که من مورد مطالعه قرار گرفت. من علم دوستان درک نمی کنیم که چرا نوشتم مقالات برای تفریح; من نوشتن خلاق دوستان خودداری کردند در این ایده از یک چهار ساعت در آزمایشگاه شیمی. من هم هستم همیشه مطمئن شوید که در آن منجر شده است. من احتمالا نمی خواهد "با استفاده از" من عمده در معنای دقیق از کار در محیطی ژنتیک یا مهندسی. اما آنچه که من دوست داشتم در همه آن همان بود: تمرکز بر مشاهده در پرسیدن سوال حق. یادگیری و فراموش شده این تمرکز از تاریخ گنجاندن جدید و سکوت صدای.

**

برخی از افراد ازدواج کالج دلبر, اعتماد به نفس که انتخاب آنها ساخته شده در 18 ادامه خواهد داد را به انجام برسانند و به چالش کشیدن آنها را برای بقیه زندگی خود را. دیگران البته صحیح به تدریج و یا تغییر دوره به طور کامل. هیچ کدام از ما به نظر می رسد به ازدواج-جوان نوع. ما باید کمی اطمینان در مورد دوره های پیش رو است.

رشته ما انتخاب شد و ما اولین فکری را دوست دارد. آنها کشیده و تولیدات ما به ما نشان داد آنچه در آن احساس می کند مانند به آتش در مورد آنچه ما انجام می دهیم. این روابط ممکن است در ازدواج, اما ما به شما انجام آنچه آنها به ما و به همه ما آینده پرتاب و امور و به تبع آن اتحادیه های کارگری. زمان ما صرف با آنها به دور از اتلاف: آن را به سادگی بهترین ما می دانستیم که چگونه به انجام این کار در زمان.

غزل فلپس و مادلین گرگوری co-نوشتن دوشنبه ستون نوع از عشق است. با آنها تماس بگیرید در [email protected]



tinyurlis.gdclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب