در برش و چسب: یک غرق در افکار
من کوه در می رم از طریق یک کپی از O, The Oprah Magazine از مارس سال 2018 است.
در صفحه 40 وجود دارد یک تصویر از Janelle Monáe آلبوم پوشش از همان سال "کثیف کامپیوتر است." آن را سخت به این باور در آن همه چیز از دو سال پیش که آن را برای اولین بار من حساب Spotify در. من او را دوست دارم پس من را قیچی و برش خورده-ضربه محکم و ناگهانی در اطراف میدان تصویر. مجله ساده ترین راه برای برش; قیچی فقط سرش را از طریق کاغذ نازک ساخت یک رضایت کوچک برش صدا.
وجود چشم نواز قرمز دسته از چیلس در صفحه 138 و 139 یک زن ریختن چای سیاه و سفید بخار نورد به سمت بالا. من قطع آن قبل از اینکه متوجه شدم که برش بخار است که تقریبا غیر ممکن است.
من شروع به فکر دیگر چیز قرمز و غیر ارادی آنها اسلاید گذشته ذهن من مانند یک تصویر در حال حرکت. این Fenty, زیبایی, رژ لب قرمز, من قرض گرفته شده از هم اتاقی من که غیر ممکن است برای پاک کردن تقریبا مثل ریحانا شجاعانه به من بود تا ابد شجاع; گل رز قرمز (که من مخفیانه عشق — شاید من عاشقانه); آهنگ "Red Red Wine," که من شروع به آواز خواندن آرام تحت نفس من و باغ-گوجه فرنگی رسیده که گرم و سرشار کردن انگور ... چیلس و گوجه فرنگی و در حال حاضر من فکر کردن در مورد سالسا.
ذهن سرگردان و شناور از طریق حافظه و معنی و ناگهان من احاطه شده توسط تکه کاغذ است.
کولاژ. این ساده است و من هرگز احساس نسبت به من توانایی ایجاد. دیگر اشکال هنر من احساس می کنم کمتر از صالح اما کولاژ درمانی tameable.
عمل هرس یک صفحه و بازآفرینی آن باعث می شود من احساس می کنم همه قدرتمند است. من قادر به پرنده از حیوانات تقویم چهار اسلحه و یک قایق پارویی اسکیموها از پسران' Life magazine تصادف پایین سمت کوه. آن را سریع و خلاقانه و گیج کننده. بی دقتی و عمدی. این مجله نویسنده یا صفحه blueprinters نمی نوشتن یا طراحی با جاه طلبی خود را به کلمات و یا تصاویر گرفته شده و تبدیل شده است. اما کولاژ به من می دهد این قدرت باور نکردنی به گراند, طراح, repurposer ملکه زیبایی شناسی است.
وجود دارد یک تصویر از یک پر ببر در صفحه 105 از National Geographic موضوع از ژانویه 2010. برای برخی از دلیل آن چشم شیشه ای من به یاد نمی شکار اما از نرمی. چگونه نفس حیوانی باید احساس زمانی که هنوز گرم است. و ناگهان من پیچیده در من در آغوش مادر هستم و شش سال دوباره.
آن روز مادر به زودی. من یک وب سایت ارائه هدیه عکس های کلاژ, که در آن من می توانم قطعه با هم تصاویر از خانواده ما به محل بر روی تلفن مورد یک بالش و یک لیوان و غیره. ... نگاه کنید! حتی یک کیسه حمل و نقل کردن. یک یادگاری برای زندگی است.
کلی Richman-عبدو از مدرن ملاقات به من می گوید که "اصطلاح" کولاژ " می آید از کلمه فرانسوی کردن و چسباندنو یا 'چسب' ... (و) ابداع شده توسط cubist هنرمندان براک و پیکاسو." از آنچه که من می تواند سنتز از پیکاسو تصاویری از ریخت و دو بعدی در رنگ های روشن کوبیسم بود پارگی و سپس جداسازی قطعات از شکل فیزیکی از جهان است. آن را حس می کند که cubists می خواهم کولاژ.
در حدود همان زمان به عنوان cubists آمد مشابه اما متفاوت فرم هنری به نام dadaism. Dadaists بودند شورشیان از دنیای هنر پس از جنگ جهانی اول این بود که یک جنبش متولد از سرزنش از خشونت جنگ و از جمله هنرمندانی چون Kurt Schwitters مارسل دوشان (که امضا ادرار و آن را به نام هنر) و ماکس ارنست. از جنبش دادا آمد سورئالیسم و در نهایت پانک که مو کودکان و نوجوانان, با سوراخ لب خر لگد و عصبانی موسیقی با صدای بلند به اندازه کافی برای غرق کردن جهان کولاژ با تشکر (در بخش) برای عبارات خود را از تشویش و هرج و مرج.
با توجه به Salvador Dalí موزه dadaist جنبش متولد شد در یک طنز باشگاه شب در زوریخ و نام خود را — برخی بر این باورند — می آید از کلمه "دادا" که "تداعی کودکانه و احمقانه طبیعت": نقطه مقابل جدیت زمان. Dadaists در زمان کولاژ به یک سطح کاملا جدید. آنها شروع به تبدیل شانس و به پایان می رسد از جهان مادی به بیان evincing صعودی آرمان گرایی. میل به تغییر جهان آن سالن شیوه های تجاری و قوانین کنوانسیون. کوبیسم و dadaism: قرن 20 تحویل کولاژ.
به من کولاژ کتاب درسی تعریف چند رسانه ای. من می توانم هر چیزی را به چیزی. استفاده نشده سیم مرغ بهار از گشنیز, پاشیده از رنگ روغن اگر من می تواند آن را تقبل کنند.
خودانگیختگی از انتخاب تصاویر می تواند منعکس کننده خلق و خوی درونی و شخصی زیبایی شناسی. آن را تقریبا به یاد من, در راه, از رسانه های اجتماعی — پیمایش و انتخاب و انتخاب تصاویر من می خواهم بهترین. اما بر خلاف فضای رقابتی از مولد ارسال کولاژ است کاملا شخصی. هیچ شرم در مورد آنچه شما انتخاب می کنید و هیچ یک سوال چرا به جز شاید خودتان. همچنین بر خلاف ارسال وجود دارد نیاز است که من را هم به دقت حذف رو انتخاب تصویر یا عبارت است. این طول می کشد زمان و غلظت. این اجازه می دهد تا من به دادم (یا فعال) اجازه تصویر سینک به پوست از ذهن من و من را در سفر خود. آن را تحریک خلاقیت من به جای تمایل به لطفا.
من صرف مقدار زیادی از زمان به تنهایی به تازگی. پایان ترم بادها نزدیک و بوی فرسودگی شغلی است که در حال اجرا شایع در بینی من است. دوستان من تنها یک تماس دور (و بله, من فقط می دانم که Charlie Puth دلیل است که من نگاه کردن شعر به آهنگ در حالی که نوشتن این) اما من احساس تنهایی بیشتر از من تا کنون داشته است. من antsy و بی تاب. من نوشیدن قهوه مانند یک شیطان بدون هیچ دلیل دیگر از چیزی به من بدن انجام دهید. من می تواند تنها کسی که احساس می کند در این راه اما من شک دارم.
Collaging کمک می کند ، آن را می دهد و من وحشت زده و عصبی انگشتان تمرکز و چشم من صفحات به سر خوردن در سراسر مانند یک قایق از طریق رپیدز. قلب من کند و از من گرفته از خودم برای یک ساعت یا دو. هنگامی که به پایان رسید من احساس آرامش بیشتر در لحن. این باعث می شود من احساس می کنم بهتر است چون من به در به تنهایی من احساس می کنم. من گفت: "Yes, I am lonely, اما من قصد دارم برای سرگرم کردن این تنهایی احساسات و باید یک فرد هنر و آن را برای رفتن به یک انفجار است."
پس از dadaists آمد سورئالیست ها. رویای هنر است. که در آن متافیزیکی تخیل برخورد با بوم. سورئالیست ها شامل جوزف کورنل ساخته شده است که سه بعدی کولاژ قطعات در جعبه فراخوانی تجلی فیزیکی از خواب پریدن در بیننده و سالوادور دالی که روغن سبیل است که کمتر معروف از Kafkaesque تصاویر صاف و دقیق ،
پس از دوره نقاهت بعد از سرطان در سال 1941 هانری ماتیس به نام خود بهبودی "une seconde vie" یا دوم زندگی است. او با استفاده از این زندگی دوم برای بازگشت به ریشه رنگ و طرح. چرا که او نیاز به یک صندلی چرخدار او را شکل مقیاس بزرگ کلاژ — gouaches découpés — با کمک دستیاران. روشن و ارگانیک خود را تمدید بیان هنری خود منعکس شده تمدید شادی از زندگی است.
ماتیس در شادی فروتن اظهارات از زیبایی و وجود و هنر خود را تکرار است که با توجهی فضل. "آنچه که من پس از ایجاد بیماری تشکل واقعی خود: رایگان آزاد." او آن را به نام "نقاشی با قیچی."
من یک گزارش در ماتیس در کلاس چهارم. این نیز زمانی که من به یاد داشته باشید حرکت گذشته قیچی ایمنی. کلاژ نیست در مورد امن بودن یا مرتب. آن لطمه می زند به قطع کردن تصاویر گاهی اوقات. من فکر می کنم "شاید من آن را بدتر از قبل از آن بود." اما من معامله بیش از حد با کمال در زندگی است. و انتظارات. و تولید. این آزادی به اجازه سست با قیچی. به به صورت اتفاقی و اجازه دهید تصورات خود را شما کجا آن خواهد شد. در داخل و خارج از رویا به تنهایی و بازگشت دوباره است.
اما قیچی ایمنی مهم هستند در حالی که برای. سعی نکنید این کار را در خانه و بدون آنها.
تماس علیه هاس Blinman در [email protected].
tinyurlis.gdclck.ruulvis.net