پاریس در صبح: یک تجربه فراموش نشدنی

در طول سال اول تحصیل در خارج از کشور تجربه من و دوستم تصمیم گرفت این امر می تواند سرگرم کننده برای سفر به پاریس برای تعطیلات آخر هفته. در حال شکست و دانشجویان ما در بر داشت اتوبوسی که قرار بود ما را از لندن به پاریس فقط برای 14 پوند (حدود 18 دلار)! گرفتن بود سوار اتوبوس شد 14 ساعت ... اما ما که آن را به ارزش آن را به عنوان اتوبوس برنامه ریزی شده برای سفر در طول شب.

ما در پاریس وارد و در ساعت 5 به درک که ما نمی تواند در بررسی ما کوله پشتی تا 2 بعد از ظهر هیچ یک از ما تا به حال به پاریس رفته و ما قطعا نمی دانند هر فرانسوی و چون ما می خواستیم به "خود به خودی" مسافران ما برنامه نمی هر چیزی در پیش است. ما تا به حال هیچ ایده که در آن برای رفتن و یا چه کاری انجام دهید. اگر چه این به نظر می رسد مانند ما راه اندازی شد برای فاجعه ما ناخواسته صبح در پاریس به پایان رسید تا بودن مورد علاقه من تجربه سفر.

هیچ گردشگران بودند تا حدود ساعت 9 صبح بنابراین ما تا به حال خوب چهار ساعت به تجربه پاریس در آن صادق طبیعت است. چیدن هر جهت به در, ما برای اولین بار راه می رفت گذشته یک خیابان که در آن تمام فروشندگان بودند راه اندازی. همه آنها بسیار دوستانه و کمک به ما جهت بنابراین ما می تواند به اکتشاف شهرستان در ساعات اولیه روز است.

هنگامی که ما متوجه شدیم در مقابل طرف شهر از برج ایفل, ما تصمیم به سعی کنید از این شهر سیستم حمل و نقل از آنجایی که ما تا به حال زمان به فراغت. با استفاده از مترو ما پریدند در یک قطار و عبور از انگشتان ما است که ما در مسیر درست است.

در زمان ما رو کردن مترو خورشید peeking و گرما احساس خوبی بر ما سرد مواجه است. ما برداشت قهوه و اشکال از نزدیک کافی شاپ و راه ما را به برج ایفل. غول پیکر در مقایسه با آنچه من تصور ساختار در ایستاده بود تکان دهنده 1063 پا! با قاب فلزی به تنهایی وزن 7,300 تن این نقطه عطفی است که واقعا دیدنی و جذاب چشم برای دیدن است.

ما به تماشای طلوع آفتاب از چمن در مقابل برج ایفل صحبت کردن در مورد زندگی ما ترس ماجراهای ما و بیشتر. وجود دارد یک حس از سحر و جادو در هوا به عنوان اگر شبنم روی چمن شد درخشان برای ما و برگ درختان بودند ساخت یک پس زمینه نرم سر و صدا است که احساس آرامش. من نمی تواند کمک کند اما احساس می کنم مطالب در مورد جایگاه من در جهان و زیبایی که من احاطه شده است.

برای اولین بار در خط به صورت برج ایفل در ساعت 9 صبح ما بخشی از گروه اول به رفتن تا آن روز! آن را شلوغ و با, آسمان پوشیده از ابر از بالای برج, ما می توانیم به صورت مایل است. اتومبیل به عنوان کوچک به عنوان مورچه ها و ساختمان های که من می توانم له با انگشتان من و راه رفتن مردم بودند که تقریبا نامرئی برای دیدن بدون چشمانتان — آن را به من یادآوری زندگی گرانبها است, و چگونه ما خیلی کوچک در جهان است که ما را احاطه کرده.

هر زمان که مردم در سفر به پاریس, آنها شکایت مغرور پاریسی که تابش خیره کننده در آنها از کافی شاپ. من کاملا مخالف تجربه می کنند. هر کس من را تکان داد و لبخند زد. مردان همه در انجام یک کمی لبخند به عنوان آنها رفت و برای گرفتن روزنامه صبح و همه زوج های جوان که زود از خواب بیدار شد برای اجرای صبح انجام یک حس از عزم و آمادگی برای تسخیر این روز است.

صبح پاریس در یک زمان ایده آل به سادگی راه رفتن در اطراف. دوست من و من تا به حال بسیار سرگرم کننده به تماشای کافه راه اندازی بوی نان به عنوان آنها را باز کرد و با دیدن انواع مختلف معماری در هر خیابان ما گذشت. به طور کلی من خوشحالم که ما تصمیم گرفتیم به طور خود به خودی به عنوان آن را به من اجازه دیدن چیزهایی که من هرگز دیده می شود در غیر این صورت.

من شما را تشویق به پرورش یک طرز فکر از خودانگیختگی دفعه بعد که شما سفر به صبح من در پاریس یک تجربه بود که من هرگز فراموش نخواهم کرد.

تماس با ناتالیا Brusco در [email protected].



tinyurlis.gdclck.ruulvis.netshrtco.de