بیشتر تلاشها برای ترجمه بحران مالی 2008 روی صحنه یا پرده سینما، مانند «The Big Short»، «Margin Call» و «Lehman Trilogy»، بر جوکهایی در آسمانخراشهای منهتن متمرکز است، جایی که مردان کت و شلواری نارنجکهای مالی اختراع میکنند. با نامهای اختصاری مانند به عنوان CDO (بدهی تضمین شده) و MBS (تامین با وام مسکن). Skeleton Crew، نمایشنامهای نوشته دومینیک موریسو که قرار است در ماه ژانویه در برادوی اکران شود، دیدگاه متفاوتی دارد و نشان میدهد که پس از انفجار نارنجک برای گروهی از کارگران سیاهپوست در یک کارخانه خودروسازی چه گذشت.
در یک صبح اخیر، گروه بازیگران Skeleton Crew تئاتر ساموئل جی. فریدمن، در خیابان چهل و هفتم غربی، برای دیدن مجموعه. جاشوا بون، که نقش دس، کارگر خط مونتاژ در دیترویت را بازی می کند، گفت: "این اولین بار است. من عصبی هستم."
نمایشنامه Des را دنبال می کند. دو کارگر دیگر، فی ("سخت و یک عمر خاک زیر ناخن هایش") و شانیتا ("زیبا است، اما از آن رانده نیست... علاوه بر این، باردار"). و رجی ("مرد یقه سفید. دانشمند. فداکار. دلسوز.") در حالی که شایعاتی مبنی بر توقف در کارخانه خودروسازی آنها منتشر شد. عمل در یک اتاق استراحت اتفاق می افتد.
موریسو که در سال 2018 برنده بورسیه تحصیلی مک آرتور شد، با پسر خردسالش روی ویلچر وارد شد. کارگردان نمایش، روبن سانتیاگو هادسون، به استقبال او شتافت. "هی! جنگجوی کوچک در خانه است!"
بازیگران با نقاب و مانتوهای زمستانی دور تا دور صحنه قدم زدند و به اطراف نگاه کردند. آدسولا اوساکالومی که رقص نمایش را بر عهده داشت و در آن می رقصید، از دری مخفی به جلو و عقب حرکت کرد، به سمت مرکز صحنه سر خورد و تعظیم کرد. کابینت های فلزی با یک دیواره.
سانتیاگو هادسون به آنها گفت: «وقتی شروع به تقلب در صحنه میکنیم، از شما بچهها میخواهم که به چیزهایی که ممکن است در کمدهایتان آویزان کنید فکر کنید. "هر روز چی میخوای ببینی؟" دیوار خالی؟ یا می خواهید عکس های خانواده را ببینید؟ یا میخوای ماشین ببینی؟ آیا تیمی وجود دارد که از آن حمایت کنید؟ آیا بوکسوری هست که دوست داشته باشی؟ من از همه شما خواهش می کنم که یک چیز شخصی داشته باشید.»
فیسیشیا رشاد، بازیگر نقش فی، کنار کمد او ایستاد و سرش را خم کرد. سانتیاگو هادسون در فلزی را باز کرد و اخم کرد. او گفت: ما کت های بزرگ داریم. من نمی دانم چگونه می خواهید یک کت بزرگ در آنجا تهیه کنید.
رشاد گفت: «نه من.
از پایین صحنه، بون در حال باز و بسته کردن کمد خود بود. کلیک! کلاه ایمنی! او در حالی که سعی کرد کفش ورزشی خود را در قفسه پایین آویزان کند، گفت: "چکمه من جا نمی افتد."
بعداً، بازیگران در استودیو West Forty and Third Street جمع شدند تا تمرین کنند. براندون جی. دیردون، بازیگر نقش رگی، مدیری که به مدیریت نقل مکان کرده است، گفت که یک بار در نمایشنامه ای درباره انرون ظاهر شد، یک شرکت تجارت انرژی که در سال 2001 پس از یک رسوایی حسابداری از بین رفت. او گفت: یادم می آید که در زمان پیش نمایش ها بیرون رفتم و یک نفر آمد و گفت: «نمی توانستی به من پول بدهی تا نمایشی را ببینم که چگونه همه پولمان را از دست دادیم». «مردم نمی خواهند این بحران های انسان ساز را ببینند.
Skeleton Crew یکی از سه نمایشنامه ای است که موریسو در مورد دیترویت نوشت، جایی که در آن بزرگ شد. او به یاد می آورد که در سال 2008 شاهد تغییر شهر بود که موجی از ممنوعیت ها سراسر کشور را فرا گرفت. "بعد گفتم: "چیزی در حال وقوع است." این اولین باری بود که در مورد وام های غارتگرانه شنیدم.»
شانته آدامز بازیگر نقش شانیتا نیز اهل دیترویت است. او گفت: «من تازه دبیرستان را شروع کرده بودم. "من غم و اندوهی را که شهر را فرا گرفته بود به یاد می آورم. دیدارهای خانوادگی متوقف شده است. ناگهان خانه ها شروع به میخکوبی کردند. و مردم در آن خانهها چمباتمه زدند.»
بون گفت که امیدوار است مخاطبان برادوی (عمدتاً ثروتمند، اکثراً سفیدپوست) با کارگرانی که کارهایی را انجام میدهند که هر روز استفاده میکنند، زباله جمعآوری میکنند و ماشین میسازند، همدلی جدیدی داشته باشند. او گفت: "من معتقدم که بین افزایش مقدار پولی که به دست می آوریم و کاهش روحیه ارتباط مستقیمی وجود دارد." او با کسب درآمد زیاد پرسید: "آیا چیزی را در شما تغییر می دهد که شما را از فرد کناری تان جدا می کند؟"
روی صندلیش نشست. او گفت: "من برای سطوح بیشتر وقت ندارم." "مثل عبور از این بیماری همه گیر، برخی افراد را شکست داد بالا” کووید او افزود که بسیاری را ویران کرده و به دیگران قدرت داده است و گروه اخیر موظف به کمک بودند.
او ادامه داد: «بله بیا این عمل را انجام بده، بیا این عمل را انجام بده، چسب زخم نزن. "از او فرار نکن. به دنبال چیز سرگرم کننده برای فرار و تفریح نباشید. عمیق تر بروید، تاریک تر به آن بروید. و با نور بیشتری بیرون بیایید "بازدم را بیرون داد" همین است، تمام شده است. "♦
[ad_2]
مقالات مشابه
- اسباب بازی ایجاد کارشناس
- راهنمایی برای انتخاب بهترین صرافی خرید تتر در ایران
- CA مجوز ازدواج در دسترس از طریق ویدئو رژیم صهیونیستی است. گاوین Newsom می گوید
- اسباب بازی راهنمای برقراری ارتباط ارزش
- راهنمای خرید لایک اینستاگرام برای کسب درآمد
- پوشش صورت کاهش COVID مرگ و میر
- Prime 10 نکته با مواد شیمیایی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- مایکلا Coel 'من ممکن است شما را نابود' طرح برای به تصویر کشیدن واقعیت رسانه ها 88801100011088 مایکلا Coel 's "من ممکن است شما را نابود" نمی آجد به آرامی -- صحنه باز کردن آن همه balayage صورتی و اضطراب است. آرابلا، قهرمان نمایش و قائم مقام نویسنده Coel، در حال شکار کردن یک تاکسی به فرودگاه به عنوان ایتالیایی خود را نه دوست پسر بیاجیو او را خاموش می فرستد. او او را می بوسد، اما پرس و جوهایی از وضعیت رابطه شان را رد می کند. مذاکره ناراحت کننده تنها زمانی به پایان می رسد که دوست پسر نه shrugs و به او می دهد نه پاسخ. Arabella به تماشای او راه رفتن، و سپس Tierra Whack 's "تنها کودک" بازی می کند -- soothing، سینت warbled به ارمغان می آورد شیرینی غیر منتظره به سرخوردگی دلخراش Arabella است. این تکنیک نبوغ مشارکتی کول و سرپرست موسیقی نمایش، سیارا الویس است. به عنوان پیشرفت نشان می دهد، دیگر منابع سنگین تر از درد برای Arabella و دوستان او به وجود می آیند - درد قابل توجهی بیشتر از مسائل تعهد دوست پسر نیست. درد در سایه های تجاوز جنسی و تروما خطاب در طیف کاملی از ابهام و وضوح. این دلیل اصلی است، الویس در مصاحبه ای با نیویورک تایمز توضیح داد که سازندگان این نمایش نمره اصلی نمی خواهند. او گفت: "آنها واقعا مشتاق بودند که مردم قادر به تشکیل ذهن خود را در مورد چگونه آنها در مورد چیزی احساس، به جای داشتن موسیقی به شما بگویید، "این غم انگیز است، و شما باید احساس غم گین در حال حاضر،" او گفت. در عوض، در نگران کننده ترین صحنه ها، همیشه نوعی انتشار وجود دارد که از آهنگ های ساکرین مانند «فقط کودک» می آید. <i>reminder</i> نتیجه خلیج jarring بین رنج و شادی است، بنابراین بسیار زیاد است که آن را به شما مکث می دهد - نه، آن را به شما می دهد یک یادآوری است که واکنش به حوادث آسیب زا پیچیده تر از غم و عصبانیت وجود دارد. اینها همه مدیون ساخت آگاهانه کول از یک واقعیت رسانه ای است. مانفرد کلینس و ناتان کلین در مقاله سال ۱۹۶۰ خود برای یک کنفرانس ناسا کلمه سایبورگ را برای توصیف رابطه صمیمانه انسان و ماشین سکه کردند. با تصور آنها، سنتز آلی (گوشت و سینو) و مکانیزه (فلز و نفت) یک مرز همه اما اجتناب ناپذیر در اکتشافات فضایی بود. آیا ما cyborgs امروز نیست -- تجربه های سوماتیک ما به طور مداوم توسط فن آوری های ساده مانند لنزهای تماسی ، ضربان ساز و یا هدفون گسترش یافته است؟ "من ممکن است شما را نابود" مطرح یک سوال مماس: چگونه بدن سایبورگ ما هضم ضربه های پیچیده؟ موسیقی تنها یک جزء از دنیای اجتماعی فناوری «ممکن است شما را نابود کنم» است. این نمایش همچنین استفاده نفیسی از پیامکوتاه روی صفحه نمایش، پیام های گریندر، واکنش های فیس بوک، تگ های اینستاگرام و توییتر ذکر می کند و آن ها را به طور یکپارچه به بدن سایبورگ شخصیت ها دوخته است. در ابتدای قسمت هفتم، آرابلا و دوستش کوام در حال خرید خواربار هستند که وز را در جیبش دریافت می کند. اين يه پيغام گريندر از "چيزي چيسوم" ه. متن در کنار او بر روی صفحه نمایش، با یک پیام می گوید: "ارسال عکس الاغ" است. کوامی گوشی خود را دوباره در جیب خود قرار می دهد، اما sexts بر روی صفحه نمایش باقی می ماند - آنها همچنان به اشغال افکار خود را. در کنار او، آرابلا از طریق توییتر خستگی ناپذیر خود کتیبه ذکر ستایش شجاعت خود را برای outting متجاوز خود را و نتیجه گیری: "زن بودن بدترین لعنتی است." از طریق اشکال خاص رسانه های اجتماعی بر روی گوشی های خود، آرابلا و کوامی دو واقعیت کاملاً متفاوت را تجربه می کنند، حتی در حالی که در کنار هم ایستاده اند. اگر فضای فیزیکی یک راهرو خواربار را می توان به این راحتی با کمک رسانه ها منحل کرد، پس رسانه ها از چه راه های دیگری می توانند درک ما از واقعیت «طبیعی» ما را تغییر دهند؟ کول شکاف بین تجربه ما و بازنمایی محبوب ما از درد و شفای مدرن را به رسمیت شناخته است. توانبخشی یک بدن سایبورگ توسط عواملی پیچیده است که توسط کیت های تجاوز بی اندازه هستند، عواملی که نیش متفاوتی با نئوسپورین دارند. آرابلا از خود سایبورگ خود استفاده مولد می کند: در پایان قسمت پنجم، زمانی که دوست پسر نه او را ناامید می کند، با رسانه های اجتماعی خود درمانی می کند. يه دقيقه، اون داره با لحاف روي سرش گريه ميکنه. بعدش، اون تلفنش رو با زاويه ي تملق نگه ميداره. "Pynk" by Janelle Monáe plays — the show's signature beacon of musical levity during troubling scenes. در "من ممکن است شما را نابود کنم"، موسیقی جهتی برای wallow نیست، بلکه فرصتی برای جدا شدن از فیزیکی (اشک های شور و گاش های خونین) و ارتباط با غیرفیزیکی (هم در ذهن و هم در ماشین) است....
- شهرستان منظور صادر شده به تمام سواحل در شهرستان سانتا باربارا برای چهارم جولای آخر هفته