چون آووکادوی من برای ناهار کاملاً رسیده بود.
از آنجا که من فقط به اندازه کافی قهوه نوشیدم تا احساس بیداری و هوشیاری کنم - شاید کمی سرزنده، اما نه عصبی.
از آنجایی که من در مسابقات ذرت اداری مقام اول را گرفتم، و وقتی کریگ از فروش گفت: "وای، تو واقعاً برای یک دختر خوب عمل کردی!"، یکی دیگر از همکاران پاسخ داد: "منظورت از "دختر" چیست؟ او تمام الاغ شما را می زند." و از حمایت قدردانی کردم.
چون یک سوتین جدید خریدم و از این حمایت هم قدردانی کردم.
چون رئیسم استراحت طولانی ناهار را برایم سخت کرده بود و به او گفتم که یک ساعت وقت است که به متخصص زنان مراجعه کنم و او آنقدر احساس ناراحتی کرد که منصرف شد.
زیرا متخصص زنان و زایمان من به هنر گرم کردن اسپکولوم مسلط است.
از آنجا که تیلور سویفت در حال کار بر روی یک آلبوم جدید است، به این معنی که ما میتوانیم به استفاده از اشعار او برای پیامهای رمزگذاریشدهای که در تلاشهایمان برای سرنگونی پدرسالار ارسال میکنیم، ادامه دهیم.
زیرا پس از حذف پدرسالار، میتوانیم تغییرات واقعی را مشاهده کنیم، مانند لایحه جدید ممنوعیت انواع پیراهنهای زنانه که آنقدر شفاف هستند که مجبوریم پیراهن دوم را زیر آن بپوشیم.
زیرا بهترین دوست من ترفیعی گرفت که کاملاً سزاوار آن بود.
زیرا کریگ از Sales دچار عجله عجیبی شد که کاملاً سزاوار آن بود.
چون بعد از کار رفتم تو پارک دویدم و دیدم مردی با آجیل فریزبی او را می زند.
چون شوهرم از من پرسید که می خواهم برای شام کجا بروم و من گفتم: "اوم، نمی دانم کجا می خواهید بروم؟" گفت: باغ زیتون.
چون تا آرنجم تو کاسه رب بی ته بودم.
چون وقتی سه قرص نان را در یک دستمال کتان پیچیدم و در کیفم گذاشتم، هیچکس متوجه نشد.
چون تیم من حقایق عجیبی را در بار از دست دادند که گفتم یک بیش از حد است دندان ها که هیچگاه رشد نکرد، اما پسرها گفتند: "نه، من فکر می کنم صف منطقی تر است" و سپس آن را به عنوان پاسخ نهایی ما ارائه کردند، حتی اگر نمی توانست این کار را انجام دهد. کمتر معنی اما باز هم خوشحال بودم چون تمام شب را بدون اینکه کسی به کمرم دست بزند دوام آوردم.
از آنجایی که در توالت بار بودم و متوجه شدم که به طور غیرمنتظره ای سیکلم را دریافت کرده ام و وقتی غریبه در کابین بعدی تامپون را به سمت من پرتاب کرد، گفتم: "خواهر تامپون مسافرتی!" و مدت زیادی خندیدیم. مدتها بود و بعد از من خواست که در عروسی او خدمتکار باشم.
چون کریگ از ثالث گفت: «اگر لبخند بزنی بهتر به نظر میرسی» و من فریاد زدم: «الان به اندازهی کافی زیبا هستم!» و او چین و چروک کرد و همانجا در پیادهرو مرد.
[ad_2]
مقالات مشابه
- در یونان زندگی ؟ بله. افتخار از آن ؟ سخت به می گویند.
- مزایای استفاده از ردیاب خودرو چیست؟
- خرید ماسک ورزشی و فوتبالی با طرح تیم دلخواه - برادران اسپرت
- وکیل کیفری ( مشاوره رایگان ، تنظیم لایحه ) - ملی وکیل
- SBPD می فرستد پناهگاه در محل هشدار برای فرد با یک چاقو در فیگوئروا خیابان
- York County پزشکی قانونی برای شناسایی مردی که در موتور سیکلت تصادف در شب جمعه
- بهترین سایت های آموزش تعمیرات موبایل
- جستجو: Bold طرح رویایی رهبران
- راهنمای خرید کابل HDMI - زومیت
- UC Berkeley study finds insights regarding penguin origins, evolution