یک بار مرد جوانی به من گفت که صورت عیسی را در تنه درخت شاه بلوط دید که پوست آن طوری حرکت می کرد که گویی گوشت است. زن مسنتری به من گفت که مسیح در نور بعد از ظهر که از پنجره بیمارستان بیرون میریخت، برای او ظاهر شد. پدری که بر اثر سرطان ریه در حال مرگ بود، اعتراف کرد که سالها پیش در کلیسا به صلیب نگاه میکرد و جسد آویزان را تماشا میکرد که در حال پیچش و پیچش بود و در مقابل چشمانش زنده میشد. آنقدر وحشتناک بود که قبلاً به کسی نگفته بود.
من از چنین داستانهایی قدردانی میکنم و آنها را طوری جمعآوری میکنم که دیگران آثار هنری کمیاب یا اولین نسخهها یا ماشینهای قدیمی میسازند. حتی داستان های دست دوم هم مناسب هستند، به همین دلیل است که من از «دیدن عیسی: ملاقات های رویایی از قرن اول تا امروز» اثر رابرت هادسون لذت بردم. تصاویر عیسی در اطراف ما وجود دارد، اما کتاب هادسون در مورد افرادی است که ادعا می کنند دارند مشاهده گردید عیسی، همانطور که شاگردان در روزها و سالهای پس از مرگ او انجام دادند - زخمهای تازه مصلوب شدن، نزول و صعود از آسمان به بالای تپهها، پرتوهای نور کورکننده در اطراف او: نوع دیدگاههای معکوس روانشناختی که ما در زندگیمان از آن میبینیم. گهگاهی مثل دیدن شوهر سابقمان و رنگ پریده شدن، یا دیدن سرخ شدن همسر آینده مان.
کتاب هادسون بر اساس دو طبقه بندی تنظیم شده است: انواع روشن بینان (طلاب، زاهدان، عارفان، پیشگامان و نوگرایان) و انواع بینش (ظواهر، مظاهر و بینش). اولین مورد از این دسته بندی ها اساساً یک گاهشماری است که با کسانی که مسیح را اندکی پس از مرگ او دیدند شروع می شود و با روشن بینان مدرن به پایان می رسد. نسبت به طبقه بندی دوم که از تحقیقات عرفانی به عاریت گرفته شده و راهی برای سازماندهی این نوع مشاهدات ارائه می دهد کمتر مفید است. آنچه هادسون آن را ظواهر می نامد، رویاهای رایجی هستند که بیش از یک نفر تصویر یکسانی از عیسی را در آن واحد می بینند. ارواح زمانی هستند که به نظر می رسد عیسی در دنیای فیزیکی حضور دارد به گونه ای که گویی همه می توانند او را ببینند، اما در واقع فقط بیننده است. با رویاها فقط بیننده می تواند عیسی را ببیند و کاملاً آگاه است که هیچ کس دیگری نمی تواند.
هادسون با شاهدان اولیه شروع می کند، کسانی که مسیح قیام کرده را در سال های بلافاصله پس از رستاخیز او دیدند: توماس رسول که زخم های او را از مصلوب شدن لمس کرد. شاگردانی که او را در سفر ملاقات کردند، ابتدا کلئوپاس در جاده امائوس و سپس پولس در جاده دمشق. و جان پاتموس که نوشته های آخرالزمانی او در کتاب مکاشفه آمده است. اینها همه داستانهای متعارفی هستند که برای هر کسی که حتی عهد جدید را خوانده است آشنا است. اما هادسون آنها را با شرحهایی از زاهدان کمی مبهمتر، مانند آنتونی مصر، یکی از به اصطلاح پدران صحرا، دنبال میکند، که زندگی صومعهای او شامل رؤیاهایی از مسیح به عنوان نوری است که جانوران و شیاطینی را که گفته میشود او را عذاب میدهند، میبرد. مارتین تورز که پس از دیدن رویای عیسی، حامی مخالفان وجدانی شد و ارتش روم را ترک کرد تا راهب شود. و ژروم که زندگی او به عنوان یک دانشمند با دید مسیح تغییر کرد و پس از آن ادبیات سکولار را کنار گذاشت.
بخش عارفان بر چهار چهره جذاب متمرکز است که مشهورترین آنها فرانسیس آسیزی است. سه تن دیگر، زنانی هستند که امروزه به خاطر طراحی، موسیقی و نویسندگی شناخته می شوند: هیلدگارد از بینگن، جولیان از نوریچ و مارجوری کمپ. در اینجا هادسون مستقیماً با ادبیات آکادمیک در مورد تجربیات رویایی، از جمله توضیحات فیزیولوژیکی فوری ارائه شده توسط برخی از محققان مواجه می شود. به عنوان مثال، الیور ساکس، در روایت خود از هیلدگارد، رؤیاهای خلسهآمیز و چندحسی او از نورها، ستارگان، آتشهای فروزان و پیکرههای انسانی را بهعنوان «بارش فسفنی که از میدان دید عبور میکند و به دنبال آن یک اسکوتوما منفی میگذرد» توصیف میکند. به زبان عامیانه، او از میگرن رنج می برد.
علاوه بر گزارشهای پزشکی، توضیحات روانشناختی برای چنین رویاییها فراوان است. بسیاری از این توضیحات به پاریدولیا اشاره میکنند، تمایل به معنا یافتن در جایی که وجود ندارد - اغلب با دیدن چهرهها در اجسام بیجان، مانند مردی در ماه. با این روحیه و تنها در چند دهه اخیر، عیسی از جمله در سیب، بستنی، پنیر کبابی، پنکیک، چیپس سیب زمینی، پیتزا، پای، کیک نان، چوب شور، چوب ماهی، چیتو و شاید ظاهر شده است. معروف ترین تورتیلا خواهد بود.
هادسون به بسیاری از این مشاهدات آشپزی نمی پردازد، اما بی تابی مسیحیان را در طول قرن ها برای ملاقات با عیسی بیان می کند. و او توانایی کشف حقایقی را دارد که گذشته های دور را زنده می کند - برای مثال، برنده ترین ورزشکار تاریخ جهان احتمالا مایکل جردن یا تایگر وودز نیست، بلکه گای آپولیوس دیوکلتیان، یک ارابه ران رومی قرن دوم است. این حقیقت در خدمت آشنایی با زاهدان، گوشه نشینان و صاحبان سبک ها ایجاد شد که شهرت متناقض آنها گواه جذابیتی است که جهان مسیحیت برای زهد در اوایل قرن چهارم داشت.
بهترین فصلهای رؤیای عیسی، نگاهی دقیق به رویاپردازان فردی و مطالعه دقیق شهادتهای مستقیمی است که از خود به جای گذاشتهاند، مانند چهار فصلی که به رباعی عرفای قرون وسطایی او اختصاص داده شده است - یا آنچه که بر جان پاتموس متمرکز شده است. با عنوان "Vum!" و کاملاً کنجکاوانه با یک درس هرمنوتیک با تمرکز بر گربه در کلاه شروع می شود. آنها در تضاد با فصلهای عجولانهتر هستند، از جمله یکی که حاوی گزارشی گذرا از دیدگاههای Sojourner Truth است که توسط یک زندگینامه استاندارد و تفسیر سیاسی کلیدی پشتیبانی میشود، و دیگری که مانند یک ماشین دلقک معنوی، زندگی امانوئل سوئدنبورگ، یاکوب بوهمه را در بر میگیرد. جورج فاکس، مادر آن لی، دوست جهانی عمومی، ایگناتیوس از لویولا، ترزا از آویلا، و جان صلیب در ده صفحه و نیم.
دیدن عیسی بیشتر متعهد است تا تحلیلی. هادسون آن را "داستانی حکایتی" نامید که "هر داستانی در مورد اینکه عیسی را به عنوان ارزش واقعی ببینیم، نه باور و نه باور و ادعای بیش از آنچه انسان در مورد خودش ادعا می کند، می پذیرد." کتاب نثر او که شبیه یک گروه مطالعه است، برای برخی از خوانندگان سکولار بیش از حد ساده لوح و برای برخی از خوانندگان پارسا بیش از حد بی اعتماد به نظر می رسد. فاقد غرابت آشکار چیزی مانند «رؤیاها و ظواهر عیسی»، شرح بالینی فیلیپ اچ. ویب فیلسوف درباره بیست و هشت «تجربه ملاقات» معاصر است.
برای بیش از سی سال، هادسون کتابهایی را برای زوندروان، یکی از بخشهای انتشارات مسیحی هارپرکالینز ویرایش کرده است، و کتاب دیدن عیسی توسط Broadleaf Books، چاپی متعلق به کلیسای انجیلی لوتری در آمریکا منتشر شده است. فرقه های دیگر نیز دارای بخش انتشارات هستند. زوندروان، که هر سال حدود سیصد کتاب و انجیل منتشر می کند، توسط دو برادرزاده ویلیام بی. اردمانز، که شرکت مستقل انتشارات مسیحی آنها هنوز وجود دارد، تأسیس شد. همیشه از لیست پرفروشهای نیویورک مشخص نیست بار و در مجله ی وال استریتاما انتشارات مسیحی یک تجارت چند میلیارد دلاری است و سوندروان حدود سی میلیون نسخه از هر یک از کتابهای هال لیندزی و کارول کارلسون در اواخر سیاره زمین بزرگ و ریک وارن به نام زندگی هدفمند به فروش رساند.
بی میلی هادسون برای مشروعیت بخشیدن به برخی یا همه دیدگاه هایی که انتخاب کرده است در کتابی با لحن کاملاً واقعی که توسط مطبوعات مذهبی منتشر شده، کنجکاو است. او ایمان مسیحی خود را جشن میگیرد و اعتراف میکند که آرزوی رویایی از مسیح را دارد، اما نسبت به همه این رؤیاها بدبین است. او کتاب خود را با خاطره ای از دوران کودکی یک هنرمند گچ آغاز می کند - اگر نه استر فرای، پس کسی مثل او - که با "گفتگوهای گچی" که در آن از چند رنگ برای ترسیم و گفتن داستان از نوشته های تخته استفاده می کرد، تور می کرد. شهادت خود را به اشتراک می گذارد به گفته این هنرمند، به عنوان یک زن جوان، یک بار در حالی که به درختان حیاط خلوت خود نگاه می کرد، دعا کرد، اما چهره مسیح در مقابل او ظاهر شد و او را از هر چیزی جز ویژگی های او نابینا کرد، پس از آن او کمتر و کمتر آویزان شد. و کمتر در میدان دید او ماه ها پس از اولین ظهور. هادسون به یاد می آورد: «من مجذوب عملکرد او بودم، اما مراقب بودم، و واقعیت این است که من او را باور نکردم. و خدا مرا ببخش، من هنوز این کار را نمیکنم.»
شک و تردید ممکن است پاسخی معقول به چنین ارائه یا سایر اظهارات رویایی باشد، اما گاهی اوقات دیدن عیسی را کمی باحال می کند. هادسون به ندرت مستقیماً هیچ یک از رویاپردازان کتابش را تأیید می کند و هرگز آنها را بی اعتبار نمی کند، حتی زمانی که به نظر می رسد ویژگی های خود او این را ایجاب می کند، مانند توصیف او از شیوه زندگی اسراف آمیز و تاکتیک های ضعیف جمع آوری کمک های مالی اورال رابرتز مبشر تلویزیونی. با این حال، در هسته خود، «دیدن عیسی» یک اعتقاد الهیاتی دارد که میتواند شککنندگان را مجذوب خود کند - و به خدایان اطمینان دهد زیرا مستقیماً از مسیح میآید. همانطور که هادسون در پایان نامه خود می نویسد: "قرن ها از متفکران مسیحی، که اکثر آنها بوده اند. نه عارفان - به ما گفته اند که ما هر روز چهره عیسی را می بینیم که در خیابان های هر شهر قدم می زند، جلوی چشم هر شخصی. او از نیکولای کوزانسکی نقل می کند که می نویسد: "در همه چهره ها چهره چهره ها، پوشیده و در معما دیده می شود." معما قضاوتی است که عیسی در انجیل متی به اشتراک میگذارد، وقتی میگوید در روز قیامت عادلان از ناصالحان جدا میشوند، همانطور که شبان گوسفندان را از بزها جدا میکند. عیسی میگوید، آنها بر اساس رفتاری که با کوچکترین برادرانشان داشتند، مورد قضاوت قرار خواهند گرفت، زیرا همانطور که دیتریش بونهوفر، الهیدان آلمانی بعداً توضیح داد، «او به شکل یک گدا، کودکی گشاد با لباسهای ژندهپوش، میآید و درخواست میکند. کمک. او در هر فردی که ملاقات می کنید با شما روبرو می شود. تا زمانی که مردم وجود دارند، مسیح به عنوان همسایه شما روی زمین راه خواهد رفت، همانطور که خدا از طریق او شما را می خواند، با شما صحبت می کند، از شما می خواهد.»
بیشتر مسیحیان می دانند که این بدان معناست که اگر عیسی را ببینند، او شبیه مرد نقاشی معروف وارنر سلمان یا شخصیت نشسته در شام آخر لئوناردو داوینچی نخواهد بود. رؤیاهای عیسی که صراحتاً به مسیحیان گفته شده است که به دنبال آن باشند، ماوراء طبیعی یا توهمی نیستند، بلکه فروتنانه و انسانی هستند: به ما دستور داده شده است که مسیح را در مواجهه با دیگری جستجو کنیم. حتی اگر هادسون مطمئن نباشد که با تمام رؤیاهای کتابش چه کند، به آن ایمان دارد و وقتی با یک گانگستر در مقابل یک کافه ملاقات میکند و نمیخواهد «دیدن عیسی» را با داستانی همهگیر به پایان میرساند. تا حدی به این دلیل که او در مورد معنای دیدن مسیح بسیار فکر کرده است.
هادسون بعد از دادن یک اسکناس بیست دلاری از مرد نامش را می پرسد: جاش، او در حین خروج می گوید، شکل انگلیسی Yeshua، نام عبری عیسی. هادسون در سطرهای آخر کتاب می نویسد: «شما شکاک در من می گوید: «از کجا فهمیدی که اوست؟» عارف در من می گوید از کجا می دانی که نبود؟
[ad_2]
مقالات مشابه
- کارتون روزانه: پنجشنبه 22 دی
- محقق سرب در مرگ بالتیمور Det. Sean Suiter متهم در, آدم ربایی, اخاذی,
- معرفی 5 وبسایت برتر در زمینه دندانپزشکی، پزشکی،گردشگری و ورزشی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- فروشگاه اینترنتی و اثر مل گیبسون
- شهرستان نیویورک مادری است که زندگی در کانون رمان coronavirus و او باردار
- نقد پاره شده: از دست دادن پدر در کوهستان
- یک نگاه در داخل عنوان جدید IX
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- باربری بلوار تعاون - اتوبار بلوار تعاون - 20% تخفیف - 44440426