مکان های واقعی که به داستان های جنوبی منتهی شد
در حقیقت، اتاق جیل، مانند بسیاری از مکان هایی که استافر از آنها عکس گرفته است، تنها با عنوان آن قابل تشخیص است. زیبایی این تصاویر نه تنها در رابطه آنها با یک نویسنده خاص، بلکه به طور گسترده تر با منطقه به عنوان یک کل است که با سنگینی اسامی نمادین باعث ایجاد حسرت و حسرت می شود. تحقیقات دقیق ممکن است به نقطه واکر روی سنگ قبرها در یک عکس منجر شود و آنچه را که عنوان میگوید نشان دهد: این قبرستان کلیسای اسقفی متدیست آفریقایی است، جایی که آلیس واکر در آن غسل تعمید داده شده و اجدادش در آن دفن شدهاند. کلیسای زیبا دارای روکش سفید نشاستهای است که مانند تاج گل قبرهای مجاور هوازده است و بر روی بلوکهای سرباره قرار دارد که گویی روی نوک پا ایستاده است و سعی میکند مانند همه افراد داخل به بهشت نزدیکتر شود. اما بدون سنگ قبرها، کلیسای واردز میتواند هر کلیسای روستایی دیگری باشد، همانطور که جاده خاکی قرمز در شهرستان مونروی هارپر لی میتواند یک جاده خاکی قرمز در هر کجای آلاباما یا هر جای دیگری باشد، بدون اینکه بیشتر گردشگران ادبی عاقلتر باشند.
با این حال، عناوین نمی توانند هر آنچه را که می توان در مورد هیچ یک از این مکان ها گفت. دو اتاق خواب دیگر در این مجموعه عمیقاً این نکته را نشان می دهد: "اتاق خواب مدگار اورز، فعال حقوق مدنی، جکسون، می سی سی پی" و "اتاق خواب یودور ولتی، جکسون، می سی سی پی". ولتی نزدیک به هشتاد سال زندگی کرد، در حالی که اورز فقط سی و هفت سال داشت که جلوی چشمان سفیدش تیراندازی شد. هیچ تصویری به خودی خود نمی تواند به شما بگوید که آنها برای همیشه با داستان کوتاهی که او در شب قتل او نوشت، یک کابوس اول شخص با صدای قاتل او، به هم مرتبط هستند.
[ad_2]