پایان بی معنی اعترافات موروثی
در کالجهای نخبه، زمانی بود که پسری باهوش، از خانوادهای فروتن یا تازه متولد شده، اعتراف کرد که به لطف استعدادهای آشکارش، با برقراری ارتباط با همکلاسیهای بلندپایهاش - کسانی که پدران و پدربزرگهایشان داشتند، موقعیت اجتماعی و مزیت شغلی به دست آورده است. رفته به مدرسه، میراث. در حال حاضر، در زمان ساقه تسلط و تامین مالی رمزنگاری، یک کودک ارثی در یک مدرسه نخبگان، موقعیت اجتماعی و مزیت شغلی را از طریق ارتباط با کودکان باهوش به دست می آورد. در قدیم، بچه های پولدار احتمالاً دوست داشتند چند بچه باهوش از طبقات پایین داشته باشند یا حداقل اذعان داشتند که به آنها نیاز دارند. ادبیات خام کودکان باهوش، شرکت بزرگتری را که همه در آن مشارکت داشتند، تأیید کرد دانشکده، گذشته از همه اینها. اما اکنون که اشراف از شایسته سالاران جایگاهی کسب می کنند، معامله اجتماعی بد به نظر می رسد. غیر نهادی ها از این چه نتیجه ای می گیرند؟ با توجه به تعهد پولادین آنها به ماموریت پذیرش دانشگاه، وجود مقرنس های پیچیده با روابط خانوادگی در محوطه دانشگاه باید آنها را آزار دهد.
این معکوس در تبادل وضعیت حضور نخبگان در کالج به توضیح اینکه چرا کالج آمهرست تصمیم به پایان دادن به ترجیحات ارثی را انتخاب کرد و چرا بسیاری از مدارس برتر دیگر مطمئناً از این الگو پیروی می کنند، کمک می کند. تصمیم آمهرست پیامی قوی به رقبای کالج میفرستد، به ویژه به این دلیل که تقریباً با ستایش جهانی از سوی دانشگاه روبرو شده است. در واقع، برای اکثر مردم سخت است که معایب پایان دادن به فرضیات موروثی را پیدا کنند. اما من سعی خواهم کرد.
یکی از دلایل فلسفی برای شکایت از پایان پذیرش موروثی این است که این یکی دیگر از علائم همگرایی نهادی در آموزش عالی آمریکا است. تفکری که به خانواده های ارثی داده می شود یک حرکت خطی است و یکی از آخرین نمادهای تمایز کیفی بین مدارس - تفاوت های منطقه ای، مذهبی، آموزشی و تاریخی است که زمانی به بسیاری از کالج های آمریکایی شخصیت های بسیار متفاوتی می بخشید. در حالی که تعداد پذیرش ها نسبتاً کم بود، و در حالی که شرط بندی برای پذیرش در یک کالج در جامعه آمریکایی به نظر نمی رسید به عنوان یک وضعیت اضطراری به نظر برسد، یک کالج قدیمی که تعداد انگشت شماری ارث شکست خورده را می پذیرفت، بر این فرض استوار بود که یک کالج قدیمی عجیب است. چیزی تعداد افرادی که به این موضوع اهمیت می دادند که چه کسانی به آمهرست، سوارتمور یا بودوین می آیند به اندازه ای کم بود که این مدارس مانند خودشان از کنار یکدیگر عبور کنند. اما اکنون این مدارس در بازار کالج کاملا ملی شده، در پرتو داغ صنعت کالج و نگاه وسواس گونه نامزدهای کالج کشور، رقابت می کنند.
همه اینها نشان می دهد که تصمیم آمهرست در مورد وراثت، هر چقدر هم که فضیلت مندانه و منصفانه به نظر برسد، اگر نبود، همانطور که مشاوران می گویند، اتخاذ نمی شد. استراتژیک. در رقابت شدید برای کسب اعتبار آموزش عالی آمریکا، هیچ کالجی عمداً لنگ نمیزند. و تصمیم به رد ترجیحات ارثی، با پیشنهادات مضاعف آن برای عدالت اجتماعی و سختگیری تحصیلی، به آمهرست یک پیروزی فوری روابط عمومی بر رقبای خود داد. افزایش تعداد درخواست ها و کاهش غبطه انگیز در نرخ پذیرش اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
با برداشتن این مزیت برای اهداکنندگان فارغالتحصیل ثروتمند، به نظر میرسد Amherst قربانی مالی میکند، اما احتمالاً اینطور نیست. پایان دادن به سیاست موروثی او حتی ممکن است به نتیجه نهایی در دراز مدت کمک کند. مطالعات نشان می دهد که ارث بردن کمک ها را اندکی افزایش می دهد یا تأثیری ندارد. علاوه بر این، امهرست، مدرسه ای با کمتر از 2000 دانش آموز، نزدیک به چهار استعداد دارد بیلیون دلار برای مدرسهای با دو میلیون دلار کمکهای مالی دانشآموزی، ضربه کوچکی به کمکهای فارغالتحصیلان در ازای این لطف استثنایی بازاریابی نهادی نه تنها یک حرکت عملی، بلکه هوشمندانه به نظر میرسد. همانطور که رئیس پذیرش و کمک های مالی آمهرست، متیو ال. مک گان، اذعان می کند، مدرسه می تواند آن را بپردازد.
اهمیت مالی این اقدام با توجه به تحریم اهداکنندگانی که کالجهای نخبهای را که ارث را در فرآیند پذیرش ترجیح میدهند، هدف قرار میدهند، آشکارتر میشود. به نظر می رسد که تحریم به رهبری EdMobilizer، ائتلافی که "از دانش آموزان کم درآمد نسل اول دفاع می کند"، به طور خاص برای گسترش ویروسی طراحی شده است: این تحریم یک چالش اخلاقی عمومی را برای همسالان با موقعیت بالا گسترش می دهد که برای مقابله با این چالش، آنها فقط باید پول خود را به جای دادن آن نگه دارند. عاقلانه است که کالج ها نگران باشند. و چشم انداز اخباری که در آنها به نظر می رسد یک کالج از شاخه های خراب فارغ التحصیلان ثروتمند در برابر بچه های نسل اول دقیق و باهوش و بچه های کم درآمدی که اخیراً فارغ التحصیل شده اند دفاع می کند، باید باعث ایجاد کابوس در بین روسای عمومی شود.
با این حال، زمانی که اصلاحات اساسی در دنیای پذیرش اعلام می شود، ایده خوبی است که از خود بپرسید بخش پذیرش چه اختیارات جدیدی به خود داده است. همانطور که شهرت بالای کالج هایی مانند آمهرست معمولاً وضعیت رقابتی آنها را افزایش می دهد، "اصلاحات" انجام شده توسط بخش های پذیرش این مدارس به طور قابل اعتمادی تأثیر این دپارتمان ها را افزایش داده است که من در چندین نشریه از جمله این یکی در مورد آن نوشته ام. در این صورت، پایان دادن به ترجیحات موروثی، محدودیت کوچک اما آشکاری را در اختیارات انتخاب کارکنان برای پذیرش از بین خواهد برد. مطابق با باربا استناد به مک گان، دپارتمان پذیرش آمهرست ترجیحات ارثی خود را تنها پس از محدود کردن دامنه دسترسی به نامزدهای واجد شرایط اعمال کرد. این با کلیشه میراث تلخ در تضاد است، اما مطابق با داده های اخیر است، که نشان می دهد برای شاخص های قوی مانند نمرات GPA و SAT، آنهایی که به عنوان میراث پذیرفته شده اند در حال حاضر در مجموعه بزرگتر کاندیداهای واجد شرایط قرار می گیرند. این بدان معناست که برای اکثر میراثها، مزایایی که دریافت میکنند در بخش نرمتر و جامعتر برنامه کالج کار میکند. داشتن یک والدین فارغ التحصیل کمتر شبیه به دست آوردن چند صد امتیاز SAT به شکل جادویی است، بلکه بیشتر شبیه نوشتن مقاله ای است که دستیار دانشگاه واقعاً آن را تحسین کرده است. بر این اساس، میراثها نه با گروههای آشکارا باهوشتری از نامزدها، بلکه توسط کسانی که توانستهاند خوانندگان را دوست داشته باشند، جایگزین خواهند کرد. این امتیاز - قدرت اعمال نه تنها استانداردهای آکادمیک، بلکه ویژگیهای شخصیتی و اعتقادات اخلاقی - برای بخشهای پذیرش مدارس انتخابی بسیار مهم است. حذف اولویت ارثی آن را گسترش می دهد.
البته ترجیح ارثی هنوز هم ناعادلانه است، حتی با این شرایط درک شود. هنوز نشانه ای از فساد وجود دارد. اما به این ترتیب، نشان دهنده فساد یک فرآیند پوچ است. دپارتمان های پذیرش طی سی سال گذشته با مشکل گزینش رو به رشدی مواجه بوده اند. همانطور که رفتار رقابتی در میان داوطلبان کالج شدیدتر و خودآگاهتر شد، از اوایل دهه 1990، به سرعت تبدیل به یک حلقه بازخورد شد، با نوجوانان با پیشرفت بالا که در تلاش بودند در زمینه های تحصیلی و آکادمیک در فعالیت های فوق برنامه از یکدیگر پیشی بگیرند. این نوجوانان که نسبت به نسلهای قبلی در مورد رتبهبندی دانشگاهها و ترجیحات نامزدهای همکار خود اطلاعات بهتری داشتند، برای محافظت از سهام خود در این رقابت شدید، به مدارس بیشتری مراجعه کردند و از جاهطلبیهای خود آگاهتر شدند: آنها تمرکز خود را بر روی تمام کشور و به طور فزاینده ای بر بهترین مدرسه ای که می توانند وارد شوند تمرکز می کنند.
مدارس مورد نظر توسط داوطلبان کم حوصله و واجد شرایط از سراسر کشور غرق شد. این هم یک پاداش آشکار بود و هم یک سردرد. این مؤسسات به طور ناگهانی تعداد زیادی نامزد کاملاً واجد شرایط داشتند که روی کاغذ بیش از حد به یکدیگر شباهت داشتند. کالجها به دنبال حل این مشکل با ابداع مجموعهای از آزمونهای اخلاقی در حال تکامل و اولویتهای شخصیتی برای داوطلبان هستند تا آنها را ارضا کنند. اما بازی با این معیارها با رزومه های طلاکاری شده و مقالات مهربان و حرفه ای آموزش دیده آسان است - مشکلی که بوروکراسی میزبان با اعلام علاقه جدید و عمیق تر به نامزدهای "معتبر" به آن پرداخته است. با این حال، این حرکت فقط به نامزدها و مربیان مقاله آنها یک ویژگی اخلاقی جدید می دهد: اصالت. به همین دلیل است - بوروکراتهای مسئول پذیرش از نامزدها برای معتبر ساختن آنها مناقصه میکنند - به همین دلیل است که اعلام آمهورست خندههای بدبینانه را برانگیخت. ما با جشن گرفتن پایان این فساد خاص، به مشروعیت بخشیدن به پوچی بزرگتر کمک می کنیم.
قطع ترجیحات موروثی در واقع (ظاهرا) این بخش از بی عدالتی را از بین می برد، و سزاوار تشویق یا دو مورد است، اما من متأسف نیستم. این تنها پیشفرضهای اخلاقی را در پس روشهای تهاجمی اعتراف کلنگر تقویت میکند. و این به طلسم بزرگتری ادامه خواهد داد که در آن کالجهای نخبگان از اشکال مختلف روابط عمومی برابریخواهانه استفاده میکنند تا افزایش عظیم ثروت و قدرت فرهنگی را که در نتیجه تبدیل آمریکا به یک جامعه ناامنتر، نابرابر و اتمیزهشدهتر انباشته شده است، از بین ببرند. "اقتصاد دانش" کارگران یقه سفید. مرحله تعیین کننده این دگرگونی طولانی در اوایل دهه 1990 رخ داد، زمانی که سیاستمداران و اقتصاددانان اعلام کردند که پاسخ معقول به مشاغل در حال از بین رفتن این است که همه به دانشگاه بروند. امروز، سی سال بعد، میتوانید سلفیهای داوطلبان مضطرب کالج را تماشا کنید که منتظر تصمیمهای پذیرش خود هستند، سپس اشک رد شدن بریزید یا از پذیرش خوشحال شوید و قدرت بزرگی را که این تغییرات برای برگزیدن کالجها از طریق روشهای پذیرش خود دارند، احساس کنید.
[ad_2]