همه گیری مداوم تنها مشکل یافتن شریک مناسب برای دوستی، صمیمیت و بحث های کم خطر را تشدید کرده است. پس از تحقیق در مورد سیصد و پنجاه و پنج کهن الگوی بزرگسالان و آزمایش حدود چهار دوجین، ما در Wirecutter با اطمینان این پیشنهادها را به شرکای خود ارائه می دهیم که کمترین احتمال را دارند که شما را ناامید کنند، هر چیزی که دارای انتظارات بالا باشد و هر چیز دیگری.
انتخاب ما
نجار دارای مجوز
چرا آنها را دوست داشتیم: ما لولهکشها، برقکاران و پیمانکاران عمومی دارای مجوز را امتحان کردیم، اما نجارها با ترکیبی از فکر، هنرمندی و عطر دلپذیر خاک اره، و البته تقاضای مداوم برای مهارتهایشان، برجسته بودند. (آزمایش کنندگان ما از یک کنگره جنسی با لوله کش لذت بردند، اما با تنفس فاضلاب دفع شدند.) نجاران دارای مجوز دارای توانایی هایی هستند که می توانند به خانه و فعالیت های اوقات فراغت منتقل شوند، به عنوان مثال. برش دادن کدو تنبل تابستانی و بادمجان تایلندی روی ماندولین بدون بریدن نوک انگشتانتان، انتخاب یک بانجو به سبک ارل اسکروج و بازسازی قایق های رها شده در شهر قدیمی. نجاران دارای مجوز نیز از نظر جسمی سالم هستند، بدون اینکه بیهوده یا افراطی باشند. موردی که اخیراً امتحان کردیم، سخت بود، اما با یک قسمت میانی غیر ترسناک که در لمس به طرز دلپذیری نرم بود.
جایی که کافی نیستند: همه آنها تا سال 2024 رزرو شده اند، بنابراین شما آنقدر خوش شانس خواهید بود که از پنج تعطیلات آخر هفته دو روزه در سال با یکی لذت ببرید. گاهی اوقات آنها غمگین می شوند و به "زمان برای من" نیاز دارند که شامل سگ می شود، اما شما نه.
همچنین عالی
اغذیه فروشی (نسل چهارم)
چرا آنها را دوست داشتیم: یک پیشرفت بزرگ برای صاحب غذاهای لذیذ نسل سوم - که عملکردش به دلیل کلسترول بالا، استرس پرداخت حقوق در دوران مد پریتیکین و افسردگی عمیق ناشی از والدین و پدربزرگها و مادربزرگهای قدرتمند به خطر افتاد - صاحب غذاهای لذیذ نسل چهارم نفسی نمیکشد. از هوای تازه آزمایش کنندگان ما از درک بازاریابی مدل نسل چهارم، استعداد تزئینات کاشی، سبک زندگی سالم و موهایی که به راحتی شانه نمی شوند شگفت زده شدند.
جایی که کافی نیستند: استقبال خودآگاهانه آنها از میراث خانوادگی، از جمله فروش تی شرت هایی با تصاویر سیاه و سفید اجدادشان، گاهی اوقات نیمه شیرین است. اما قابل تحمل است و این همه غذای رایگان وجود دارد.
انتخاب ما برای ارتقا
خلاق تایید شده
چرا آنها را دوست داشتیم: آنها باید کار درست را انجام دهند تا این معامله را با نتفلیکس، مجموعه رمان های فانتزی YA و اقامت سالانه در تئاتر بیکن انجام دهند. آزمایشکنندگان ما تخمین زدهاند که هنرمندان معتبر بهطور قابلاعتمادی کلاس تجاری را رزرو میکنند، هر فیلم جدید را نمایش میدهند و افراد شگفتانگیزی را میشناسند. یکی از آزمایشکنندگان به خود میبالید که ظرف یک هفته با تا-نهیسی کوتس، اسکار جاستیس و مریل استریپ شام خورده است. بسته هترو همراه با جگوار E-Type، اولین نسخههای جذاب جان اشتاینبک و مجموعهای از جازهای نادر 78 که به دقت فهرستبندی شدهاند، ارائه میشود. نسخه عجیب آن با خانه ای روستایی واقع در مزرعه ای مرتب ارائه می شود که توسط یک هنرمند شناخته شده اداره نمی شود، بلکه توسط زنی سرسخت و مهربان به نام ابی اداره می شود. بیشتر، اما نه همه، این مزارع دارای یک استخر سرپوشیده، اصطبل، دو اسب، چهار نوع باغ (سبزیجات، پروانه، ذن، لاله)، همسایهای که لوتیر است، و یک قرنطینه از مرغهای آروکان که آبی با شکوه میخوابند، دارند. -تخم مرغ سبز
جایی که کافی نیستند: به یاد داشته باشید که به آن پایبند باشید در حد متوسط با موفقیت به صورت خلاقانه تأسیس شد. آزمایشکنندگان ما دریافتهاند که هنرمندان بسیار موفق و با سابقه بیشتر در معرض عقدههای مسیحیت، خیانت، استفاده از جسیکا چستین بهعنوان نماینده ارتباطی و دادن نامهایی مانند جانگو، ویلا، ترامبو، «اسکونست و ساموئل ال.» به فرزندان خود هستند.
انتخاب بودجه ما
استاد گرایش علوم انسانی
چرا آنها را دوست داشتیم: ممتحنان ما دریافتند که آنها به اندازه معلمان علوم انسانی بدون شغل باهوش هستند، اما به دلیل سن، ضربات سخت و تشخیص غیرانتفاعی بودن کتابهایشان با مهربانی متواضع هستند. آنها از نظر فیزیکی قابل توجه نیستند، اما برخی از آزمایشکنندگان این را یک تسکین خوشآمد و حتی یک مزیت، «تسلی دلپذیر برای کنجکاوان پتینکین» دانستهاند. در این محدوده قیمت، مصالحه داده شده است - سوبارو فارستر 97، خانه ییلاقی مجاور در کنار پردیس، که همیشه بوی نشت گاز می دهد - اما امنیت شغلی، دسترسی رایگان به باشگاه و تعطیلات اروپایی را در نظر بگیرید و ارزش غذایی کامل را دریافت کنید. در بودجه تریدر جو. ♦
[ad_2]
مقالات مشابه
- کامل منطقی مواد شیمیایی من تا به حال شنیده ام
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- باربری کاشانی اولین اتوبار با تخفیف های ویژه - باربری و اتوبار بارسنتر
- مرکز مشاوره و توانمند سازی
- <h1>افزایش فالور اینستا به سبک وبیمو پایگاه اطلاع رسانی رجا</h1>
- YorkFest هنرهای زیبا جشنواره لغو شد به دلیل بیماری همه گیر کوروناویروس
- بازی بلند بازی: طرفداران بهتر نیست پیش بینی زمانی که آنها می تواند بازگشت به ورزش
- کلید مواد شیمیایی
- در تبدیل شدن به یک فرد سگ 88801100011088 چمن حیاط خلوت از ماه ژوئن سبز نشده است. دورترین لبه های آن احساس تیشه، درشت و کتان می کنند که تنها توسط قاصدک ها و کلودهای خاک نقطه گذاری شده اند. به تازگی ، بعد از ظهر شده اند همه چیز در مورد آب ، با شلنگ unwound به نبرد خورشید -- سرگرمی Sisyphean. دوست دخترم سگش رو دوست داره او سگ خود را دوست دارد قابل ملاحظه ای بیش از او مرا دوست دارد، در واقع، با وجود رابطه ما خوشحال و پر است. و سگش الی به شدت به کنارش تعلق دارد. وقتي فرار ميکنيم، وقتي آشپزي ميکنيم، وقتي ميخوابيم، وقتي ميرقصيم، الي با ماست و لحظه رو کامل ميکنه. بايد روشن کنم که از سگ خوشم نمياد . الی پارس زمانی که ما به خانه می آیند، کاج به خارج حتی زمانی که ما فقط در آمده است، حاضر به لمس و یا حیوان خانگی توسط تقریبا هر کسی. اون يه قرصه. اما دوست دخترم عاشق این قرص کوچک است، پوست هایش را طنز می کند و خلق و خوی او را افراط می کند. و هنگامی که ما یک توله سگ را برای نیمی از ماه ژوئیه پرورش دادیم، به شوخی گفتیم که ما "میکرودوسینگ در فرزندپروری" بودیم، و وانمود می کنیم که می دانیم بزرگ کردن یک کودک چه حسی دارد. بنابراین من با یک کواندری مواجه شدم: آیا من بر مرزهای روشن اصرار دارم، با سگ ها و مردم تخت ها را به اشتراک نمی گذارند، یا تسلیم شادی دوست دخترم می کنم، اجازه می دهم که او صبح ها صورتم را لیس بزند؟ که ما را به شلنگ و چمن می آورد. الی شلنگ را دوست دارد. و وقتی دوست دخترم <i>I</i> در ماه مه غوطه خرید خانه را گرفت، یادم آمد که چقدر حیاط خلوت پر از چمن را دوست داشتم. بزرگ شدن در اورگان، که در آن خانواده من به تازگی نقل مکان کرد پس از 15 سال دور، من به یاد چمن در پس زمینه خالص ترین خاطرات من -- سرسبز، زمرد کشش آشکار در همه جا. در ذهن من، شمال غربی اقیانوس آرام گوشه ای فراموش شده از آمریکا است، گوشه ای که متعلق به من است، یکی با چمن که همیشه مال من خواهد بود. پس براي من، من و الي حياط رو با هم در ميون ميذاريم. برای او، آن زمین بازی، مهلت و خانه است؛ برای من، آن نیاز به مراقبت، دفاع در برابر خورشید تابستان است. بنابراین ما با یک بازی مصالحه می کنیم: بعد از ظهر، با تنظیم جت شلنگ، چمن مرده طولانی را آب می کنم، به الی اجازه می دهیم جریان سرد را تعقیب کند، فکر می کند که می تواند آن را بگیرد یا ضبط کند، آن را برای من بازیابی کند. اون يه کولي مرزيه بهم گفتن که اونا از اين جور چيزا خوششون مياد چمن ها هيچوقت برنميگردن، نه واقعاً. و انتظارش رو ندارم. بیشتر روزها فکر می کنم تنها کسی که تظاهر من به آب شدن را باور می کند من هستم. الي، دوست دخترم، هم اتاقيش، همشون ميدونن که من براي بازي اونجا هستم، کمتر از الي نيست. من و اون با هم وقت ميذاريم و توي گرما سوار ميشيم تا وقتي که بهمون گفتن بيايم داخل در ابتدا با هم بودن ما برای نمایش بود. دوست دخترم را دوست داشتم و می دانستم که باید سگش را دوست داشته باشم. الی بخشی نه چندان ضمنی از قرارداد آیتم بودن بود. برای بهتر یا بدتر، دوست دختر من در زمان rapport ما شخصا، احساس سگ او خواهد بود مانع و یا پیوند - بسته به آنچه من انتخاب کردم. ویرایش ستون ها در تابستان امسال، توصیه های مکرری کرده ام تا اینکه سرود من شد: «چگونه می توانید این بتن را بسازید؟» ميپرسيدم . "خواننده شما اهمیتی نخواهد داد تا زمانی که آنها می توانند صحنه را ببینند و لمس کنند." در تابستانی که تنها کار واقعی من کلمه کاری بود، بی پایان به روایت فکر کرده ام، ناخودآگاه در مورد آنچه باعث می شود یک داستان بخواند، شوخی کرده ام. تمام تابستون داشتم سعي ميکردم داستانم رو با الي بگم براي خودم به اندازه هر دييلي پدر و مادرم سردرگم شده اند برای دیدن من خاموش کردن یک سگ، تماشای من اجازه زبان خود را به صورت من slather، عبارات خود را نزدیک هیبت. برای توضیح، احساس می کنم به جزئیات نیاز دارم، داستان ها حتی واضح تر از بازی با شلنگ. پس از یک عمر ناراحتی و پریشانی در اطراف حتی سگ های نسبتا خوش رفتار، می خواهم داستانم ملموس باشد. ميخوام بفهمم چرا . مخدوش کننده، نميتونم. هر روز، الی هنوز مرا irks، ساخت صداها و یا بوی من نمی توانم ایستادن، و با حقوق، من باید تغذیه می شود، حوصله گرما، با او و با همه چیز است. اما وقتي توي چمن هاي خيس و بي جان ميرقصيم، نيستم. در عوض، من هیجان زده ام. در برابر شانس و در سرپیچی از عقل، این کولی مرزی با تعمیر و نگهداری بالا تبدیل به دوست من شده است و مرا در میان آخرالزمان خوشحال کرده است. به طور غير قابل توضيحي، دوستش دارم. ماه آینده به یک چهارراه تلخ و شیرین می رسند: یک سال در حومه غربی پاریس زبان انگلیسی تدریس می کنم و با اینکه کار احساس تماس می کند، اما مثل یک حرفه و ماجراجویی، بیش از هر زمان دیگری گوشه فراموش شده ام از آمریکا را ترک خواهم کرد. در 22 سالگی، من آن را به تنهایی قابل توجه، مطمئن نیستید که در آن من خودم را پس از این سال پیدا کنید و bereft از سادگی من پشت سر می گذارد....
- شیشه ای حیوانات single 'امواج گرما' مظهر stripped-down مالیخولیا