در احیای جدید کمپانی استیج کلاسیک استفن ساندهیم و موزیکال قاتلان جان ویدمن، نقش لینت فروم را بازی میکنم، یکی از 9 شخصیتی که بر اساس افرادی ساخته شدهاند که رؤسای جمهور ایالات متحده را ترور کرده یا قصد ترور آنها را داشتهاند. در حین کار روی نمایش، با چیزی آشنا شدم که همکاران باتجربهترم آن را «این چیزی از سوندهایم» مینامند: احساس وحشتناکی که در وسط آهنگ مطمئن نیستم که آیا نت درست از دهانت بیرون میآید یا خیر. گاهی اوقات وحشت در Sondheim گرفتار میشود زیرا ملودیهای آن حول ملودیهایی میچرخد که گوشهای ما آموزش دیدهاند، یا به این دلیل که به ضد اوج یا ناهماهنگی ختم میشود و قهرمان، تماشاگر و حتی اجراکننده را در بلاتکلیفی رها میکند. بار دیگر، چون همان ملودی در یک شماره موزیکال یا نمایش با تغییرات جزئی، فقط نیم قدم از هم تکرار می شود. در این موارد، وحشت نه تنها از جستجوی نتهای درست احساس اشتباه ناشی میشود، بلکه از این نیز میپرسد که آیا آنها را به ترتیب درست از احساس اشتباه میخوانید یا خیر.
پس از مرگ سوندهایم در ماه گذشته، نویسندگانی که من آنها را تحسین میکنم، درباره این موضوع بحث کردهاند که چگونه اشعار او قلمرو جدیدی را در روان شخصیتهای تئاتر موزیکال ترسیم میکند و دوتاییهای احساسی فرضی را در هم میشکند. شخصیت های او متاسف-شکر، متاسف-شاد، هیجان زده هستند و ترسیده. او میدانست که کسانی که چیزی برای دفاع دارند معمولاً پرحرفترین هستند و توهمات آنها را با دقت بیسابقهای ترسیم میکرد. سونهایم در کتاب خود "تمام کردن کلاه" به طور انتقادی در مورد آهنگ "I want" - بخش اصلی تئاتر موسیقی که "میل تعیین کننده قهرمان داستان را بیان می کند" نوشت. اما او آهنگ «I Want» را آنقدر که آن را دگرگون کرد رد نکرد و اجازه داد خواسته های شخصیت ها با هشدارها و حدس ها همراه شود. ملودی های فرفری او معادل صدای این افکار است.
در طول تمرینات Assassins، من در مورد ترسم از خواندن موسیقی Sondheim صادقانه صحبت کردم. همکارانم به من اطمینان دادند که کار او باید انجام شود عمل کرداو خوانده نشد که او ابتدا خود را نمایشنامه نویس می دانست. کارگردان بازیگری که به سوندهیم درباره «کنار هم گذاشتن»، کتاب جیمز لاپین درباره خلق آنها در پارک یکشنبه با جورج گفت: «واقعاً اهمیتی نمیدهم که بازیگران چقدر خوب میخوانند». ممکن است به نظر برسد که ساندهیم میگوید آواز خواندن بیاهمیت است. قبول دارم که ترانه های او خوانندگی و بازیگری را در یک اجرا ترکیب می کند. مجری نباید بین نگرانی های فنی خواننده و نگرانی های روانی بازیگر یکی را انتخاب کند، زیرا او این دو را بسیار نزدیک به هم پیوند می دهد - و موسیقی او پر از سرنخ های منحصر به فرد سخاوتمندانه در مورد احساس شخصیت است. برای مثال، در Unworthy of Your Love، دونوازی که شخصیت قاتل من با جان هینکلی جونیور با بازی آدام چنلر-برات به اشتراک میگذارد، من عبارت «تو باد، شیطان و خدا هستی» را با نقاشی بلند و کشیده میخوانم. "آر"، به دنبال ریتم کوتاه استراحت. اگر «بودند» کوتاهتر بود، ممکن بود این بیانیه غیرعادی باشد. اگر «بودند» طولانیتر بود و «باد، شیطان و خدا» فوراً دنبال میشد، از انتظار اینقدر نمیترسید.
"Unworthy of Your Love" از تصنیف های سبک راک دهه نوزدهم و هفتاد الهام گرفته شده است - تقریباً هر قاتل آهنگی به سبک موسیقی دوره خود دریافت می کند. به این ترتیب، این شماره اغلب به شکل فریبنده ای به عنوان یک آهنگ پاپ توصیف می شود و بنابراین ساده و بنابراین Sondheimesque نیست. من هم خوشحال شدم و هم آزرده خاطر شدم که متوجه شدم عبارات طولانی و گسترده ای دارد که به شما اجازه نمی دهد نفس بکشید مگر اینکه بخواهید از ریتم نوشتاری آنها منحرف شوید و در آن دو شخصیت چندین بار ملودی و هارمونی را با هم رد و بدل کردند. همان کر از آنجایی که هینکلی مجبور بود آهنگ را در صحنه بسازد، ساندهیم حتی یک نت را در قسمت گیتار گنجاند که باید مانند یک اشتباه به نظر برسد. علاوه بر این، این آهنگ یک دونوازی است که در آن دو خواننده یکدیگر را خطاب نمی کنند و برای من سخت تر است که برای مخاطب بخوانم تا برای همکارم. بعلاوه، این یک آهنگ عاشقانه شوخ طبع در مورد نقشه ترور رئیس جمهور برای جلب عشق جودی فاستر و چارلز منسون است. در طی بحثی که بعد از نمایش با کارگردان ما داشتیم، یکی از حضار از خود پرسید که آیا ساندهیم این آهنگ را به عنوان پاسخی کنایه آمیز به کسانی که از ننوشتن آهنگ های جذاب او شکایت دارند، نوشته است.
تا اینجای کار، آهنگ «بی ارزش عشق تو» آنقدر در مغزم کاشته شده است که وقتی آن را می خوانم دیگر در ساندهیم وحشت نمی کنم. اما قبل از اینکه بتوانم در طول نمایش خیلی راحت باشم، شماره عجیب گروه "یک سرود ملی دیگر" می آید. این تقریباً به صورت مخفیانه ای از عبارات کوتاه با تغییرات ملودیک جزئی و بدون پیشرفت واضح منطقی شروع می شود. اما تکرار هر شب آن باعث شد که بهتر با طرح های ظریف آهنگ آشنا شوم. هر قاتل با شکایت خودش شروع میکند، اما وقتی گروه حس هویت مشترک پیدا میکند، همه ما شروع به تکرار همان عبارات، با هارمونیهای ناهنجار فزایندهای میکنیم، تا جایی که صدایی شبیه آکاردئون شکسته به صدا در میآوریم. چیزی که به عنوان آزاردهنده شروع می شود - وقتی آهنگ "نه، مرد" را می خوانم، همیشه احساس بارت سیمپسون کوچکی دارم. - تهدید کننده می شود، در زشتی خود نیرو می گیرد. همکارم جودی کوهن، که نقش سارا جین مور را بازی میکند، درباره موسیقی ساندهیم به من گفت: «این شبیه شکسپیر است، زیرا او وضعیت روانی شخصیت را به شما میگوید».
در «روی پلههای قصر» از «در جنگل»، یک کلید ناپایدار به سیندرلا اجازه میدهد بدون اینکه واقعاً او را بشناسد، به این فکر کند که با شاهزادهای که او را دوست دارد چه کند. فیلم تکراری اما همیشه در حال تغییر "Someone in a Tree" از "Pacific Overtures" شامل دو شاهد است که یک رویداد تاریخی را از طریق خاطرات جزئی بازسازی می کنند. در «تکمیل کلاه» از «یکشنبه در پارک با جورج»، برای هنرمند ژرژ سیورا، تغییراتی در همین مضمون، همراه با متنهای جریانی از آگاهی، صدای یک هنرمند - یا دو - را ایجاد میکند که بر روی اندیشه. حتی خوانندگانی که در Sondheim وحشت نمیکنند ممکن است از نتهای پایانی که مانع کاتارسیس یا پیروزی میشوند ناراضی باشند، مانند "زندگی پر زرق و برق" از نسخه سینمایی "موسیقی کمی شب" یا "از دست دادن ذهنم" از "چرند" "یا" روزی نیست "از" ما داریم خوش می گذرانیم." سوندهایم دو پایان احتمالی "Epiphany" را در موسیقی خود برای "سوئینی تاد" منتشر کرد. اگر آهنگ ناهماهنگی را که او ترجیح می دهد بخوانید، احتمالا تشویق نخواهید شد.
من در "Gypsy" و "Into the Woods" بزرگ شدم، اما آهنگ های Sondheim که برای من به عنوان یک بزرگسال بیشترین اهمیت را دارند، آنهایی هستند که نشان می دهد یک راه خروج از طریق افراد دیگر است ("Being Alive"). بهترین اتفاقی که تا کنون افتاده است) یا از طریق کار خلاقانه تکراری ("تمام کردن کلاه"، "حرکت"). سونهایم با بحث در مورد فرآیند خود نشان می دهد که هیچ کس به تنهایی خلق نمی کند. برخی از معروف ترین آهنگ های او بر اساس سبک های دیگر آهنگسازان است. او از کول پورتر، لئونارد برنشتاین و جروم کرن نقل کرد که تمایل خود را به آهنگهای غیرمنتظره الهام میبخشند و میگویند: «نتیجه این است که گوش دائماً تازه میشود و این چیزی است که موسیقی را برای مدتی زنده نگه میدارد». . گاهی شروع به نوشتن می کند و از دیالوگ شخصیت خطی می گیرد و ملودی می سازد که بر همه مهم ترین کلمات تأکید دارد. سوندهایم بارها گفته است که خواندن صحنههای ویدمن در مورد آدمکشها قبل از نوشتن آهنگ، نقطهی برجستهی کار او بوده است.
یکشنبه پس از مرگ سوندهایم، من با صدها هنرمند تئاتر دیگر روی پلههای فروش بلیط میدان تایمز جمع شدیم تا آخرین نمایش یکشنبه را در پارک جورج بخوانیم. این آهنگ که "یکشنبه" نام دارد توسط افرادی اجرا می شود که الهام بخش سیور هستند و به چهره هایی در نقاشی او تبدیل می شوند. می خوانند: «همانطور که می گذریم / از ترتیب سایه ها / به عمودهای درختان / برای همیشه. لین-مانوئل میراندا برای اولین بار قسمتی از "ببین، من کلاه ساختم" را خواند، که در آن سونهایم می نویسد که استفاده از کلمه "ابد" او را به گریه انداخت، "ناگهان متاثر شد از این که این افراد چه فکری می کردند اگر می دانستم که جاودانه می شوند. "و با این حال ترانه نه با کلمه" برای همیشه "بلکه با تکرار کلمه" یکشنبه تمام می شود." که باید انجام شود و برای همیشه، از طریق الهام، افراد و کار دیگر.
مانند تصویری که دوباره در لیبرتوی لاپین ظاهر می شود، آسمان میدان تایمز ابری بود: «سفید: صفحه یا بوم خالی. مورد علاقه اش. فرصت های بسیار زیاد.» مایکل جی. موریتز جونیور اجرای ما را رهبری کرد و در حین تماشای آن به متنی از درون جنگل فکر کردم: «شما فقط یک انگشت را تکان می دهید. . . هیچ کس به تنهایی عمل نمی کند. "سپس، درست قبل از اینکه با یک هارمونی پیچیده روبرو شوید، خطی از "هپی رولینگ":" هر بار که نوبتی پیش می آید، این راهی است که شما به یادگیری ادامه می دهید. "دلیلی وجود ندارد که باور کنیم که ساندهیم آهنگ هایی نوشت که به عنوان درس کار می کنند، و در عین حال آنقدر حاوی مطالبی هستند که به هر کسی که می خواند، چه حرفه ای یا غیر حرفه ای، اجازه می دهد تا احساس کند که ما همکاران ساندهیم هستیم، با این سوال که آیا کارمان خوب است یا نه.
[ad_2]
مقالات مشابه
- جم فری فایر، خرید جم فری فایر، الماس Free Fire - آسان جم
- آموزش نصب انواع دوربین مدار بسته: راهنمای جامع برای مبتدیان و حرفهایها
- اطلس لیگ بیس بال فصل لغو نیویورک انقلاب به دنبال دیگر ballpark را با استفاده از
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- آیا مواد شیمیایی یک کلاهبرداری است؟
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- زنان قرن: شش زن دنباله دار برای به اشتراک گذاشتن داستان های شخصی در رویداد ویژه
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- محققان امیدوارند به اعمال اصول gecko نقل و انتقال به روبات
- چرا ما نباید نگاه در عشق بسیار مرسوم