در دفاع از بیان زندگی دنیوی

Wمرغ نگاه میکنم و در این سالها از من به نظر می رسد به یاد داشته باشید بیشترین وضوح انفجار احساسات: باور نکردنی

توسط NEWSWORLDS در 20 اردیبهشت 1399

Wمرغ نگاه میکنم و در این سالها از من به نظر می رسد به یاد داشته باشید بیشترین وضوح انفجار احساسات: باور نکردنی موفقیت و حتی بیشتر دیدنی و جذاب شکست. اگر من بیشتر فهمیده من می دانم که بسیاری از وقت من صرف نیست در این قله و یا فرورفتگی اما در عوض در ثابت لحظات از محتوا و یا نارضایتی متوجه نیست که زمان عبور در همه.

من گاهی اوقات فکر می کنم من Instagram profile به عنوان مستندات از اوج. در نظر گرفتن یک نگاه انتقادی در تصاویر را می بینم گسترده لبخند نارسایی بوم آبی دیوار چراغ قرمز در زرق و برق دار, میله, امواج توفنده و مقصد. و من می بینم که لبخند در همه جا و در همه دوستان من' عکس بیش از حد. ما در حال ارسال از غلیان احساسات effusive شادی (و به طور معمول در آن لحظه از ارسال ما کاملا که شاد). زندگی من منجر on Instagram واقعی است اما کامل نیست.

نه این است زندگی من منجر ساعت 2 صبح خیره به سقف و سوال من انتخاب زندگی یا زندگی من منجر شود پس از یک دورۀ اشتباه رفته نشسته در مراحل خارج از دانشگاه برکلی دانشکده حقوق و گوش دادن به موسیقی چینی در حالی که تاسف خوردن برای پایان جهان همانطور که من آن را می دانم.

وجود دارد گاهی اوقات ماه-غیبت های طولانی بین پست یک دوره انتظار برای شادی و سرخوشی. وجود دارد همچنین ماه-غیبت های طولانی بین پیدا کردن مکان های جدید در پردیس به احساس متاسفم برای خودم قابل اعتماد تقلا بین شخصی من رکود.

من آرزو می کنم من می توانم به شما بگویم بیشتر در مورد کسانی که متوسط زمان بیش از حد.

در کلاس هفتم من نوشت: در خاطرات من "امروز ما خوردند در تازه انتخاب است. من باید جذب به سگ های وحشی در مدرسه ؟ آنها دافعه به جز یک زن و شوهر من می تواند تحمل کند. به گفته دکتر دیویس در 10 درجه من خواهد بود جذب پسران مانند پشه در گاو."

من همچنین نوشت: "من دوست دارم که چگونه ما تا به حال به درایو تمام راه را به برکلی برای دیدن یک ساختمان برای 15 دقیقه و سپس درایو تمام راه برگشت. حداقل ما تا به حال یک جالب ناهار در LeBoulanger."

زمانی که من نوشتن در حال حاضر من احساس می کنم خودم اسکیت در طول کمتر-از-هیجان انگیز بخش هایی از زندگی, تفکر, که مهم نیست" یا "که احتمالا می تواند در مورد مراقبت از این؟" من به نظر می رسد در نظر گرفتن پتانسیل خواننده خواسته قبل از من خود خواسته و خود من در زندگی تجربه می کنند. در جوانی من نوشتم برای مخاطبان از یکی (خودم) به عنوان یک راه برای گرداندن روز من; من فکر نمی کنم من نوشت: با قصد فراتر از به سادگی نوشتن کلمات در یک صفحه. اگر چه من خودم بپرسید در اولین ورود "این یک دفتر خاطرات? یک مستند ؟ یک مجله است؟" شاید در این سوال ما می توانیم به دنبال درک من جوانی داشته باشید. من گفتم که این یک دفتر خاطرات.

این یک کودکانه سازمانی به تأمل و تفکر روزمره ما ساده دنیوی وجودهای, به خصوص در حال حاضر.

من تعجب می کنم اگر ما شریک یک میدین اجازه بعد جریان از ذهن به قلم به کاغذ به عنوان کودکانه و یا ساده و بی تکلف harking بازگشت به جوانی ترس از داشتن ما صمیمی ترین افکار خواندن با صدای بلند در کلاس از افشای راه ما خودمان را به هر کس دیگری.

این یک کودکانه سازمانی به تأمل و تفکر روزمره ما ساده دنیوی وجودهای, به خصوص در حال حاضر.

پس ما با تمام توان در محل به دور از یک دیگر همه چیز احساس خاموش. من می توانم نخل لبه هیجان و پریشانی اما بیشتر زندگی من در یک جامد احساس "قابل قبول است." اندازه گیری زندگی پر سر و صدا امواج از کالج به نظر می رسد بسیار کمتر مربوطه و من فکر می کنم ما باید راه های جدید برای در نظر گرفتن گذشت زمان.

در کلاس هشتم من دو صفحه اختصاص داده شده به یک حمله زنبور عسل: "یک زنبور عسل پرواز به من آرد گونی عزیزم. Nat و من راه رفتن بودند از اشمیت اتاق به اتاق او زمانی که یک زنبور عسل — یک غول پیکر — فقط تصمیم به حمله به Scherbatsky. من دست پاچه و کاهش یافته و فرار برای زندگی من است. من در حال حاضر می ترسم که اگر یک زنبور به پرواز به واقعی من کودک من دمدمی مزاجی. من امید نیست."

اگر من جستجو حافظه من از کلاس هشتم, من به یاد داشته باشید برنده جوایز ما سالانه نمایشگاه با دوستان حفظ Gettysburg, آدرس, انجام بحث و بسیاری از چیزهای دیگر اما من قطعا نمی به یاد داشته باشید این حادثه با زنبور عسل که به من اختصاص داده شده دو صفحه و به وضوح برخی از وجودی فکر در مورد آینده من.

این معابر از گذشته من احساس می کنم مثل یک اکو از یک عمر زندگی یک مدت زمان طولانی پیش. من می دانم که این دختر من است اما در همان زمان او بسیار متفاوت خاطرات و اهداف. این نوشته در حال اتصال من از یک فولر کمتر تغییر تاریخ از خودم. در واقع چه چیز دیگری ما می دانیم که ما اگر ما نمی نوشتن ؟

کارل ه Knausgaard نویسنده نروژی حماسه من مبارزه می نویسد سادگی و آشکارا در مورد زندگی خود را مستند هر جزئیات هر ناامنی هر خیانت و انتشار آن را برای جهان را ببینید.

این نوشته در حال اتصال من از یک فولر کمتر تغییر تاریخ از خودم. در واقع چه چیز دیگری ما می دانیم که ما اگر ما نمی نوشتن ؟

"اگر شما نوشتن در مورد زندگی خود را به عنوان آن را به خودتان هر دنیوی جزئیات است که به نوعی از بهره آن را ندارد به انگیزه طرح و یا شخصیت" Knausgaard اشاره به نیویورکر.

 به سادگی عمل مستند زندگی به عنوان آن را به نظر می رسد برای شما کافی است. زندگی ما ممکن است به طور کلی طرح و ممکن است ما تمام توان در حال توسعه به عنوان شخصیت اما شاید داستان و شخصیت در واقع تعریف ما از زندگی کمتر از یک شرح مفصلی از روز ما است. علاوه بر این طرح ها و شخصیت ها " از پیشرفت در زندگی آنها وجود دارد با تعصب ذاتی و متغیر با ما هوی و هوس — ممکن است تا به یک نسخه قدیمی تر از ما به تفسیر از منابع اولیه طرح از زندگی ما است.

من نمی نوشتن یک دفتر خاطرات در کلاس نهم است. بعد از ورود من در بر داشت که از کلاس 10 و آن اشاره "که من آمد در سراسر کلاس نهم مجله من پیدا کردم آن را خالی. سال اول بود و یکی از بهترین اما من نمی سند یو پی اس و یا فراز."

من در تلاش برای به اشتراک گذاشتن زندگی من در طول این بحران هر چقدر تکراری برخی از آن ممکن است. به عنوان روز مخلوط, من احساس می کنم فراموش کرده ام به سرعت در حال اتفاقات هر روز خاص است. حداقل زمانی که من به عقب نگاه را از طریق نوشتن من, من می دانم که کمی بیشتر است.

تماس با شانون هنگ در [email protected].



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن