بازنگری جدید شش فیلم از کارگردان فقید مجارستانی میکلوش یانچو گامی کوچک در جهت تنظیم مجدد ساعت تاریخ سینما است. کارگردانی که در سال 2014 در سن نود و دو سالگی درگذشت، در صدر فهرست مبتکران کلیدی من قرار دارد. و با این حال او یکی از بزرگترین کارگردانانی است که در حال حاضر به طور کامل در سرویس های پخش در ایالات متحده حضور ندارد. شهرت او بعداً در دوران حرفهایاش به دست آمد: شش فیلم او بین سالهای 1966 تا 1982 در جشنواره فیلم نیویورک به نمایش درآمدند و او جایزه بهترین کارگردانی را در جشنواره فیلم کن 1972 (برای "زبور سرخ") دریافت کرد. اکنون فیلم های او - آنهایی که نام او را در سطح بین المللی در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بر سر زبان ها انداختند، و بیست فیلم دیگر و بیشتر که در سال 2012 ساخت (از جمله سهم او در همان سال در یک فیلم جمعی درباره مخالفت با ویکتور اوربان مستبد مجارستانی) - در اینجا بسیار نادر هستند. (بررسی های کوبنده از فیلم های او در بار، در سال 1974 و 1982، نتوانست کمک کند.)
یانچو (تلفظ)آ"چو" که با "پنچو" هم قافیه است) کارگردانی کاملاً اصیل و جسور و کارگردان سیاسی اصلی است. شش فیلم او در مجموعه متروگراف، که از جمعه آغاز می شود (و تا 20 ژانویه به صورت حضوری و تا 2 فوریه به صورت آنلاین پخش خواهند شد)، رویکردی به تاریخ - و تلویحاً به رویدادهای جاری - دارند که گاهی رئالیسم را دوباره تعریف می کند و گاهی آن را رد می کند. یانچو بیشتر فیلمهایش را در زادگاهش مجارستان، که پس از جنگ جهانی دوم تا سال 1989 تحت حاکمیت شوروی بود، ساخت. توطئه های تاریخی پنج فیلم از شش فیلم متروگراف که همگی بین سال های 1966 تا 1974 ساخته شده اند، مستقیماً با رژیم کمونیستی مرتبط هستند. Round-Up درهم شکستن بقایای انقلاب مجارستان 1848 را نمایش می دهد. قرمز و سفید، محصول مشترک اتحاد جماهیر شوروی، نبردهای بلشویک ها علیه نیروهای تزاری را نشان می دهد. «روابط» در سال 1947 روی داد و تحکیم قدرت در مجارستان توسط کمونیست های تندرو را به تصویر کشید. "باد زمستان" نمایشی از ناسیونالیست های کرواسی است که در سال 1934 توسط رژیم راست گرای مجارستان در مبارزات تروریستی ضد یوگسلاوی حمایت شدند. و مزمور سرخ سرکوب وحشیانه شورش دهقانان را در حدود سال 1890 نشان می دهد.
یانچو یک شکل اولیه از حرکت آهسته ایجاد کرد، اما آن را پر از اکشن ساخت. برای مثال، «باد زمستان» تنها با دوازده یا سیزده پلان رقص پیچیده معروف است، دوربینی که حول انبوهی از بازیگران می چرخد که از یکی به دیگری می گذرند و تشکیل و حل شدن گروه ها را تماشا می کنند. این الگوهای حرکتی انتزاعی هیپنوتیزمی، رویدادهای ملموس و اغلب خشونت آمیز را به تصویر می کشند. (فیلم های یانچو تعدادی جسد از تعداد انگشت شماری تا صدها نفر دارند.) این داستان گروهی از جنگجویان کروات است که در خاک مجارستان درست آن سوی مرز کرواسی جمع می شوند تا به نیروهای ملی یوگسلاوی حمله کنند. این گروه به رهبری مبارز آزادی آرمانگرا (ساختی) مارکو لازار پاویسیچ (با بازی بازیگر فرانسوی ژاک شاریه)، با یک گروه ناسیونالیست سازمان یافته و سرکوبگرتر - اساساً پروفاشیستی - درگیر می شود. یانچو دکترین لیبرال یک انقلابی مستقل را نشان میدهد که یا توسط نیروهای اقتدارگرا همدست شده یا سرکوب شده است. مونولوگ مقدماتی درباره افزایش تروریسم دست راستی هشدار می دهد، اما دیدگاه تراژیک کارگردان از یک انقلاب اصولی غرق در عطش قدرت بیشتر به عنوان یک دیدگاه نمادین از رژیم کمونیستی خود مجارستان عمل می کند.
در «باد زمستانی»، عناصر رقص هنر یانچو بر حملات و بازجوییها تمرکز میکنند - مانورهای محتاطانه و تهاجم وحشیانه فعالان و مرزبانان، در حالی که سربازان مجارستانی، نیروهای اشغالگر و شبهنظامیان رقیب میآیند و از مزرعه و حیاط بازدید میکنند. ریسک بالا. کلاهبرداری و اعدام های قضایی بیشتر اکشنهای فیلمهای یانچو در فضای باز، در فضاهای باز و وسیع اتفاق میافتد که به عنوان صحنههای عظیمی برای حرکات پیچیده و دقیق شخصیتها و دوربین عمل میکنند. در دیگر انتخابهای مجموعه متروگراف، مفهوم رقص به معنای واقعی کلمه مطرح میشود: فیلمهای او مملو از آهنگها و رقصهایی است که بهطور هیجانانگیز و انحرافی، شادیآمیز یا طعنهآمیز، با درگیریهای سیاسی مرگبار و صحنههای قدرتمند جمعیت که او را زینت میدهند، در هم تنیده شدهاند. دوربین یانچو تقریباً در حرکت ثابت است. در Round-Up، غرش و کلیک هیجانانگیز یک گروه نظامی با راهپیمایی سربازان و وجود بازیگوش آنها همزمان است، زیرا آنها یک جوخه تیراندازی برای کشتن مبارزان آزادی تشکیل میدهند. سریال سال 1974 که مستقیماً سیاست دنیای واقعی را نمایش نمی دهد، «الکترا، عشق من»، نمایشی دوباره از اسطوره الکترا و اورستس، 1974، که دختر غمگین و سرکش آگاممنون را با جمعیتی از روستاییان به شورش می کشاند. همچنین مسابقه گردان اسب و شلاق، رقص دایره ای و آهنگ های محلی با گیتار است.
پس از بازبی برکلی در دهههای 1930 و 1940 و استنلی دونن در دهههای 1940 و 1950، یانچو، از دهه 1960، بدیعترین رویکرد جدید را برای موسیقی و رقص ارائه کرد. رویارویی یک موزیکال مجازی است، با دانشجویان انقلابی که آهنگ های چریکی می خوانند، با گروه سنج می رقصند، از اطلس های برافراشته لذت می برند، و تصنیف های عاشقانه را دست در دست هم می خوانند و حوزویان را برای پیوستن به آرمان کمونیستی به چالش می کشند. "مزمور سرخ" به راحتی می تواند در لیست موزیکال های بزرگ من باشد. این کار با روستاییان شورشی شروع می شود که با نواختن و خواندن "Marseilles" و شعارهای چریکی محلی به طور دسته جمعی برای مقابله با مالکان زمین حرکت می کنند. بعداً در حالی که یک کشیش را در کلیسای کوچک حبس کردند و او را سوزاندند، آکاپلا را به شکلی تحریک آمیز خواندند. سکانس اوج آن یکی از وحشتناکترین فیلمهایی است که من دیدهام: این یک عکس است که از دور به بالا، روی یک تیر ماه می برای دهها، شاید صدها روستایی، گرفته شده است، که با خوشحالی در مقابل صدها سرباز مسلح میچرخد و سرگرمی است. فقط برای پایان دادن به آن، خونین
فیلمهای یانچو بیرحمانه ظلم، بیرحمی و سادیسم را نشان میدهند - استفاده از قدرت به عنوان نمایشی برای وادار کردن آزاداندیشان به اطاعت. خشونت جنسی علیه زنان ثابت نیروهای ظالم و سرکوبگر است و مقاومت زنان در برابر آنها شکل های قهرمانانه به خود می گیرد، چه پرستاران سرخ و سفید و چه یک مبارز کروات (مارینا ولادی) که چند متجاوز احتمالی را در باد زمستانی می کشد. قهرمان "الکترا، عشق من" جشن سالانه "روز حقیقت" را محکوم می کند، نمایشی عجیب از دروغ های اورولی که نشان دهنده تحریف گفتمان پشت پرده آهنین است. شگفت انگیز است که یانچو آن را از دست داده است. او این کار را انجام داد زیرا او استاد کنایه بود.
علاوه بر این، او طنز را در مورد فرم سینمایی مطرح کرد. تمام فیلمهای مجموعه متروگراف درخت هستند و تماشاگران را به ترسیم جنگل خود میگذارند. یانچو با بینش پوینتیلیستی خود از تاریخ خرد، از فراوانی گسترده جزئیات، رویدادهای تاریخی را به طور بنیادی بافت زدایی می کند و آنها را به نمادهای انتزاعی تبدیل می کند. قهرمانی انقلابیون در «سرخ و سفید»، بلشویسم را مانند یک پیمان خودکشی، یک فرقه مرگ جلوه می دهد. در مزمور سرخ، سربازانی که مدعی هستند در کنار مردم هستند، قاتلان خونین کسانی هستند که ادعای دفاع را دارند. در رویارویی، کمونیستهای آرمانگرای دانشگاهی در سال 1947 نیز مدلهای موی دهه 60 میپوشیدند تا به دانشجویان رادیکال چپ آرمانشهری 1968 هشدار دهند که رابطه عاشقانه آنها، یک انقلاب فرهنگی ضد استبدادی قلب، فقط پیچ را میچرخاند. ترور - از انقلاب فرهنگی مائوئیست. در این فیلمها، خشونت دولتی ارتجاعی و ضد انقلابی که آنها را محکوم میکنند، از قضا جایگزینی ایدهآل برای خشونت دولتی کمونیستی میشود که تحت شعار انقلاب اعمال میشود.
یانچو همچنین وحشتهای روانی منحصربهفرد زندگی تحت استبداد را - چه از نظر سبک و چه در اصل - در به تصویر کشیدن افرادی که رویدادهای سیاسی وحشیانه و هولناکی را تحمل میکنند که به دلیل سانسور تودهای و ارعاب فردی ناگفته و حتی بینام باقی میمانند، تداعی میکند. دید یانچو از کنش خشونت آمیز در پیش زمینه، هم او را به شدت پیچیده کرد، با دام ها و فریب های کافکیایی اش، و هم بکت را با تیرگی سرد و پوچ خشونتش، از نزدیکی عصبی و پرحاشیه زندگی به مرگ خالی کرد. "الکترا، عشق من" با ارتباطی درخشان در مورد این حالت خودآگاه پوچ خاتمه می یابد: یک آویز به شدت ناسازگار با پایانی خوش، یک فانتزی (کامل با یک هلیکوپتر قرمز روشن) که مانند یک چهره خندان کمونیست بازی می کند که به یونانی چسبیده است. تراژدی
[ad_2]
مقالات مشابه
- استنشاق بیش از رز
- بزرگترین افسانه در مورد دستگاه حضور و غیاب افشا شد
- Botched خودرو سرقت مظنون دستگیر می گویند غرب منچستر Township پلیس
- چگونه Netflix بکشد مرده به من' به ارمغان می آورد همدلی به قتل اسرار
- سانتا باربارا شورای تأکید اضطراری اخراج حفاظت
- مشورت بهینه سازی وب سایت
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی