هنگامی که گروه بزرگ و عجیب راک معروف به Radiohead در دهه 1990 به شهرت رسید، این شایعه با هیجان در میان دیوانههای جوان موسیقی کلاسیک پخش شد: اکنون ما یک نفر را در داخل داریم. اگر یک گروه پرکننده صحنه، مقیاسهای اکتاتونی چند اکتاوی را در سرودهای گیتار وارد میکرد یا ترتیب سیمها را با آکوردهای زهی خوشهای از ریل خارج میکرد، احتمالاً یک خال بزرگ مدرن-کلاسیک به پناهگاه داخلی نیروی پاپ نفوذ کرده بود. این عامل به زودی به عنوان جانی گرین وود، نوازنده اصلی گیتار گروه، که خود را به عنوان آهنگساز کنسرت و آهنگساز فیلم در دو دهه گذشته تثبیت کرده است، معرفی شد. گرینوود که زمانی مرد جوان لاغری بود که به سختی پشت موهای سیاه دیده میشد، اکنون یک مرد باتجربه 50 ساله است که در هفتههای اخیر با سه پروژه، جایگاه خود را به عنوان آهنگساز برجسته فیلم تثبیت کرده است: پیتزای شیرین ریشه پل توماس اندرسون، اسپنسر لارین پابلو و - رای دهندگان اسکار، این ماکت شماست - «قدرت سگ» نوشته جین کمپیون.
Radiohead در سال 1985 با نام روز جمعه تاسیس شد، زمانی که اعضای آن نوجوانانی بودند که در مدرسه Abingdon در نزدیکی آکسفورد انگلستان شرکت می کردند. گرینوود جوانترین فرد گروه و در عین حال همهکارهترین فرد از نظر موسیقی بود. او گیتار، ویولا، ضبط و کیبورد مینوازد و به آهنگسازان کلاسیک قرن بیستم، بهویژه اولیویه مسین و کریستوف پندرسکی علاقه دارد. در سال 1991، درست زمانی که گرینوود شروع به تحصیل موسیقی در دانشگاه پلیتکنیک آکسفورد کرد، Radiohead شروع به کار کرد. در طول دهه بعد، او انرژی خود را بر روی مجموعه ای شگفت انگیز از آلبوم ها متمرکز کرد: "The Bends"، "OK Computer"، "Kid A"، "Amnesiac". وقتی در سال 2001 برای Radiohead برای این مجله نوشتم، با گرین وود در مورد جاه طلبی های آهنگسازی انفرادی او صحبت کردم که دوباره در حال بیدار شدن بود. وقتی گرینوود دو سال بعد اولین موسیقی فیلمش را برای Bodysong نوشت و با دو آهنگ زنده جذاب Smear و Popcorn Superhet Receiver دنبالش کرد، تعجب نکردم.
عموم مردم در سال 2007 با انتشار آهنگ Anderson There Will Be Blood با صدای منحصر به فرد گرینوود آشنا شدند. هارمونی داغ «گیرنده سوپرهت پاپ کورن» در طول سکانس تقریباً بی صدا که در آن شخصیت دنیل دی لوئیس به دنبال روغن می گردد، آشکار می شود. همکاری با اندرسون دنبال شد - "استاد"، "معاون ذاتی"، "رشته شبح" - همراه با موسیقی برای فیلم های لین رمزی و تران آن هانگ. ترکیب سه فیلم جدید فرصت خوبی برای کشف فلسفه گرینوود در ساختن فیلم به نظر می رسید. ما از طریق تماس تصویری صحبت کردیم. گرین وود در استودیوی خانه اش در منطقه آکسفورد بود، نه چندان دور از جایی که بزرگ شد و به مدرسه رفت.
زمانی که ما برای اولین بار ملاقات کردیم، شما غرق در Radiohead بودید، اما به آهنگسازی جدی تری نیز فکر می کردید.
اتفاقی که افتاد این بود که ما یک Radiohead به نام The Bends را ضبط کردیم، و ایدههای بسیار کمتری برای زه داشت فقط به این دلیل که یک ویولن سل و یک ویولونیست داشتیم. و یادم میآید که ایدههای بسیار سادهای درباره آنها نوشتم، و آنها در مورد آن بسیار مودبانه بودند. این باعث شد که بیشتر از این کار کنم و از اینکه چیزها را روی کاغذ بیاورم و به مردم ارائه کنم کمتر ترس داشته باشم. تا هجده سالگی موسیقی خواندم و آخرین کاری که باید انجام می دادیم گروه های کر باخ بود که عالی بود. اصولاً امروز هم به همه این درس ها تکیه می کنم. بنابراین با Radiohead ثبت شد. با هر ضبط، اعتماد به نفسم بیشتر و بیشتر می شد. من بیشتر و بیشتر در مورد "روزهای زهی" به قول آنها هیجان زده شدم - این انتظار نوازندگان برای رسیدن به یک رکورد بزرگ یا حتی برای یک چیز کوچک. بازیکنان ظاهر می شوند و صداهایی ایجاد می کنند که بسیار فریبنده و شگفت انگیز هستند.
درست یادم هست که در ارکستر مدرسه تان با نمایش فیلم، موسیقی ریچارد رادنی بنت را برای «قتل در قطار سریع السیر شرق» نواختید؟
بله، من خاطرات ضعیفی از آن دارم. خاطرات بسیاری از پیوستن به ارکستر جوانان محلی آکسفورد زمانی که من هفده ساله بودم. اینها همه مدارس بودند، ظاهراً بهترین بازیکنان. از آنجایی که یک ویولنست بودم، بدون استعداد، فقط با ساز مناسب، دور شدم. از اینکه به امتحان آمدم و تمرین آنها را شنیدم تحت تأثیر قرار گرفتم. برای اولین بار در زندگی ام، صدای اتاقی پر از سیم را شنیدم که با هم می نواختند. ناگهان متوجه می شوید که چه صدایی است. سالها ارکسترهای مدرسه و شما عادت می کنید که ارکسترها در حال و هوا نباشند.
اما وقتی بزرگ شدی زیاد به موسیقی فیلم فکر نمی کردی؟
نه، من هرگز به این کار فکر نکردم و هرگز به آن توجه نکردم. همه چیز برگشت. همه اینها به این دلیل است که پل توماس اندرسون یک ضبط غیرقانونی از این چیز کلاسیک اولیه ای که برای بی بی سی نوشتم دریافت کرد [“Popcorn Superhet Receiver”]. او برای من نامه نوشت، و من نام او را نشنیده بودم، و گفت: "می توانم از این در فیلم استفاده کنم و آیا بیشتر می نویسی؟" هنوز هم نوشتن موسیقی فیلم کمی عجیب است، اما من واقعاً هستم. خوشحالم که با مردم کار می کنم. . چیزی که من در مورد موسیقی فیلم دوست دارم این است که کارگردانی وجود دارد که می تواند ماه ها وقت بگذارد، امیدوارم ایده ها و اشتیاق خود را برای سازها و سبک های مختلف موسیقی تبادل کند.
بسیاری از نکات برجسته در تاریخ موسیقی فیلم زمانی اتفاق میافتد که آهنگساز مشخصی شروع به کار منظم با کارگردان خاصی میکند، چه برنارد هرمان و آلفرد هیچکاک، چه جان ویلیامز و استیون اسپیلبرگ. شما از ابتدا بخشی از این روند بوده اید: شما فقط یک مزدور نیستید.
این عجیب است زیرا کلیشه سنتی در مورد موسیقی فیلم - که مانند همه کلیشه ها درست است - این است که کارگردان ها با آن مانند آخرین چیزی که می توانید تغییر دهید رفتار می کنند. وقتی صحنه ای خیلی کند یا خیلی کسل کننده است، تنها چیزی که هنوز می تواند تغییر کند نتیجه است. بسیاری از فیلمها با موسیقی موقت ضبط میشوند و دو، سه هفته مانده به پایان ضربالاجل، کار روی پارتیتور شروع شده است، که به نظر من دیوانهکننده است - وقتی به لباس و گریم و همه چیز فکر میکنید به موسیقی فکر نمیکنید. . من به اندازه کافی خوش شانس بودم که با افراد باهوشی مانند پل، که مشخصاً در حالی که فیلمنامه است، به هر قسمت از فیلم وسواس دارد بودم.
آیا تا زمانی که عکس ها ادامه داشت شرکت کردید؟ یا حتی قبلش؟
حتی قبل از اینکه یک فیلمنامه وجود داشته باشد، می توان شروع کرد، حتی اگر فقط مکالمه باشد. من از طریق ایمیلهای قدیمی به جین چمپیون نگاه میکردم و آنها کمی ناخوشایند هستند، زیرا خیلی زیاد هستند. آیا میدانید وقتی میخواهید به کسی اطمینان دهید که میدانید دارید چه میکنید، و به این ایدههای عالی و پرمدعا میرسید؟ روز گذشته با او یک پادکست ساختم و او داشت قسمت هایی از آن را می خواند و مثل این بود که خدای من واقعاً این را گفتم؟ اما این مرحله واقعا سرگرم کننده است زیرا بی پایان است. شما این انتخاب دیوانه وار از سازها و نوازندگان و سنت های موسیقی را دارید. مثل یک شیرینی فروشی است.
آیا درخواست هایی دریافت می کنید که تناسب آشکارا درست نیست؟ آیا مردم از شما می خواهند که بنویسید، مثلاً «بتمن علیه آکوامن»؟
به یک معنا، بدتر از آن است. چیزی که هر از گاهی دریافت می کنید ایمیلی است که می گوید: سلام، من این شخص هستم، من یک تهیه کننده هستم. و ما می خواهیم بدانیم که آیا می خواهید نام خود را برای قرار گرفتن در لیست آهنگسازان این فیلم بزرگ نام ببرید. فقط برای من وحشتناک به نظر می رسد. اما، بهعنوان جایگزین، معمولاً کارگردانهایی مانند پابلو لارین با ایدهای با من تماس میگیرند، و او یکی از فیلمهایش را برایم فرستاد، و به نظر میرسد این اتفاق میافتد.
اگر کارگردان با شما تماس می گیرد، حداقل در برخی موارد به این دلیل است که او حس قوی نسبت به موسیقی شما و اینکه چگونه با دید آنها مطابقت دارد، دارد.
آره. و این برای آنها آسان نیست، زیرا می دانم که باید کاملا ملایم باشند، واقعاً، تا موسیقی بهترین کار را انجام دهد. من خیلی چیزها را بدون کلیک ضبط می کنم. اغلب هیچ تظاهراتی یا چیزی شبیه به آن وجود ندارد.
با نگاهی به گذشته، آیا احساس خود را نسبت به سنگ محک تاریخ موسیقی فیلم دارید؟ یا هنوز احساس می کنید که از این دنیا نیستید؟
این عجیب است زیرا موسیقی فیلم های زیادی وجود دارد که من آنها را دوست دارم، اما احساس می کنم خیلی از این جهان جدا شده ام. این مانند تحسین یک موج سوار یا چیزی است: کارهایی که آنها انجام می دهند و انجام می دهند شگفت انگیز است، اما من نمی دانم چگونه با آن رفتار کنم. من هنوز به چیزهای کلاسیک بیشتری گوش می دهم و این چیزی است که واقعاً نحوه نوشتن من را راهنمایی می کند. اما وقتی با پل شروع کردم، فکر کردم، اوه، خوب، موسیقی فیلم چیزی است، بگذارید روی فیلم تمرکز کنم. چند فیلم بعدی که دیدم، یادم میآید فکر میکردم، موسیقی واقعاً خوب است. یکی از آنها مایکل کلیتون بود. شما واقعاً متوجه نتیجه نمی شوید [by James Newton Howard]اما اگر واقعاً روی آن تمرکز کنید، واقعاً خوب است. متوجه می شوید که نوشتن چقدر خوب اتفاق می افتد. اغلب کاملاً پنهان یا حفظ می شود. همانطور که گفتم، من همیشه در مورد اینکه چگونه سر کار می روم و با چه کسانی کار می کنم خوش شانس هستم. من با آهنگسازان دیگر در موسیقی متن صحبت کردم و به نظر می رسد مثل جهنم است. اغلب پنج یا شش تهیه کننده وجود دارند که باید هر خط را قبل از ضبط امضا کنند. و ضبط باید مانند یک دمو به نظر برسد. در غیر این صورت، این یک مشکل است. و این باید امشب اتفاق بیفتد.
[ad_2]
مقالات مشابه
- پیرامید وین تولید کننده انواع پنجره دوجداره، پنجره سه جداره، پنجره آلومینیومی و همچنین نمایندگی هافمن و نمایندگی وین تک می باشد - پیرامید وین
- ساختمان پنج طبقه بهداشت روانی مرکز پناهگاه به خط پایان
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- Erie County COVID-19 بیمار زندانی دستور به جداسازی ممکن است برای اولین بار در بهبهان.
- موضوع اعتماد: درس در مورد COVID-19 از کشور لیبریا,
- دیده می شود این پسر ؟ پلیس به دنبال مرد نقاب دار در کارت اعتباری دزدی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- جراحي ژنيكوماستي |کوچک کردن سینه مردان با عمل جراحی ژنیکوماستی|کلینیک رویان سلامت
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- Allegheny County, تعطیل, میله, رستوران ها برای 1 هفته