حتی وقتی گالری ها باید بسته بمونن ذهن ها در یک موزه هنری بزرگ باز باقی می مونن برای شواهد این، به هیچ عنوان بیشتر از برنامه داستان های موازی موزه هنر سانتا باربارا نگاه نکنید، که این هفته با نویسنده هشام متار در گفتگو با پتسی هیکس، مدیر آموزش SBMA ادامه دارد. Matar با خاطراتش The Return برنده جایزه پولیتزر سال ۲۰۱۷ برای زندگی نامه شد.
در یکشنبه ، او را از خواندن و صحبت کردن در مورد آخرین خود ، ظریف ، ترکیب مراقبه ای از خاطرات و هنر نقد به نام یک ماه در سیه نا. به دنبال تجربه ای The Return که در "بازگشت" به تفصیل انجام شده است - سفرویرانگر به لیبی در جستجوی شواهدی در مورد پدرش که ربوده شده و فرض بر این است که توسط رژیم قذافی اعدام شده است- متار به سیه نا ایتالیا سفر کرد و در آن جا خود را در تفکر نقاشی های رنسانس مدرسه سیان سیان جا زد.
برای پیوستن به این رویداد آنلاین رایگان، که یکشنبه ۲۳ اوت ۱۱ صبح تا ۱۲:۳۰ شب انجام می شود، یک بلیط مجازی در ساعت ۱۹ sbma.net .
هر روز، کارکنان سانتا باربارا مستقل کار می کند سخت برای مرتب کردن حقیقت از شایعه و نگه داشتن شما را از آنچه اتفاق می افتد در سراسر جامعه سانتا باربارا. اکنون راهی برای فعال کردن مستقیم این تلاش ها وجود دارد. حمایت از مستقل با ایجاد یک سهم مستقیم و یا با اشتراک به ایندی +.
بهtinyurlis.gdclck.ruulvis.netshrtco.de
مقالات مشابه
- کربنات پتاسیم چیست و چه کاربردهایی دارد؟
- روزانه در کالیفرنیا راه اندازی هفتگی سخنران سری
- 'فرصت برای موفقیت': PA تصویب مشروب مجوز به 2 آینده هانوفر رستوران
- ما باید به مبارزه در برابر ظلم و ستم از هر کدام/یا تفکر
- نیویورک مردان می خواستم برای عکسبرداری نر قربانی در پاهای او را سرقت پلیس می گویند
- فلفل عزیز: قدرت No
- همه می توانند 88801100011088 بنویسند مدت ها می خواستم نوشته ام زیبا باشد. راستش، نه فقط زيبا، بلکه عالي. تماشاگران هر کسی و همه بودند و من می خواستم حرف هایم ارزش توجه آنها را داشته باشد. نوشتن به خوانندگان نیاز داشت. من ساعت ها را به داستان ها، برنامه ها و شخصیت ها قبل از foisting کلمات من بر روی خانواده ام به این امید که آنها می خواهم چیزی را بخوانید و آن را فوق العاده قرار داده است. مانند بیشتر رویاهای دانش آموزان راهنمایی خودتشدد کننده، نتایج در هم آمیخته بود (هیچ علاقه ای نداشت)، اما من سربازی کردم. ميخواستم نويسنده بشم . با دیدن آن نگاه در چشم دیگران، آن احساس وقتی کلماتی را که نوشتم فهمیدم یا احساس می کردم - هوس کردم. اون درک يه دارو بود، يه مواد مخدر که ارزش تعقيب کردن رو داره. ميخواستم حرفام متعالي باشه . می خواستم نوشته ام به نوعی حیرت انگیز باشد. من این را از نظر سلسله مراتبی یا مخرب نمی خواستم. من نمی خواستم به بهتر از هر کسی ، در هر ثانیه -- من فقط می خواستم تعالی. می خواستم نوشته ام معنی دار باشد. نوشتن، برای من، چیزی قطعی و سرراست و عینی بود. همانطور که من رشد کرد، من haphazardly jotted همه چیز را پایین و تایپ کردن جملات و پاراگراف. من سعی کردم دنیاها، مردم، شهرها را بسازم تا چیزی بیشتر در پی آنچه دیگران زیبا می نامیدم ایجاد کنم. من برای شگفتی مردم تلاش کردم؛ نوشته من نیاز <i>به تایید.</i> اگر خوب نبود، اگر افراد دیگر آن را زیبا نمی دانستند، اصلا ً چه نقطه ای از نوشتن بود؟ دنیا مقید بود. یک راه درست و راه اشتباه وجود داشت - یک بد، خوب و بهتر. اما جهان آشکار شد، به آرامی، صبورانه، مانند یک گل در یک صبح بهاری، تا زمانی که همه چیز تغییر کرده بود، تا اینکه دنیا منفجر شد و یکسان نبود. وقتی قرنطینه شروع شد، من و گروهی از دوستان تصمیم گرفتیم یک گروه خلاق بی درنگ را با هم پرتاب کنیم. برای یک کلاس نبود، به هیچ منظوری نبود و به غیر از خودمان برای کسی نبود. ما تصمیم به تفریح، به نوشتن و یا قرعه کشی و یا آزمایش چگونه ما به صورت جداگانه مناسب برای اعلان است که ما در زمان نوبت آینده با. ما وقتمون رو گرفتيم تا دقيقا هر کاري که ميخواستيم انجام بديم . هیچ حقی وجود نداشت، اشتباه نبود، فقط شما و حرف ها یا تصاویر یا رنگ ها یا افکارتان. تماشای همه چیز به زندگی می رسد جذاب بود. من به همان اندازه خواندم که مردم به اشتراک گذاشتند و از هر چیزی که ایجاد کردند قدردانی کردم. زیبا بود و درک باریکم را از اینکه چرا نوشتم قطع کرد. کلمات گرانبها یا انحصاری نیستند. هیچ دستور العملی برای کمال وجود نداشت. هر در آن گروه نوشتن به ارمغان آورد بی درنگ به زندگی متفاوت است. همه آنها به شیوه خودشان زیبا بودند، به قول خودشان. آنها زیبا بودند چون متفاوت بودند. این فقط این نیست که هر کسی می تواند بنویسد، بلکه همه می توانند بنویسند. بیش از این همه می توانند به زیبایی بنویسند. کلمات قدرت را تحمل می کنند، اما متاسفانه ممکن است از زیبایی آن ها به طرز وحشتناکی استفاده شود. همانطور که با هر چیزی که به اشتراک گذاشته شده است، ما همیشه مسئولیت آنچه که ما می نویسیم را بر عهده خواهیم گرفت. آگاهی باید در آنچه که ما نمایندگی می کنیم و چگونه آن را نمایندگی می کنیم، در آنچه می نویسیم یا مستثنی می کنیم، باقی بماند. صداها هرگز در خلاء وجود ندارند. همیشه نیاز به استفاده از احترام و احتیاط برای کسانی که آسیب دیده اند و گذشته هایی که آفرینش های ما را به وجود می آورد، وجود خواهد داشت. آن قدرت را درک کنید، و عاقلانه و فوق العاده از آن استفاده کنید. داستان های ما منتظرند. موضوعات ایده ها را از طریق ذهن دنبال کنید تا زمانی که با هم می بافند تا به چیزی بیشتر تبدیل شوند، تا زمانی که تاب می آیند و در ذهن می رقصند. قفل کردن بر روی یک مکان یا یک نام یا یک خط گفتگو تا زمانی که آن را به یک پنجره منجر می شود، که از طریق آن نهفته است یک داستان به گفته می شود. یک جهان بی پایان و پر ستاره از داستان ها در تخیلات ما منتظر است و تعداد بی نهایت کلماتی که با آن ها به آنها بگوییم وجود دارد. ما این داستان ها را می دانیم چون بخشی از ما هستند، چون از قبل در چشم ذهن ما زندگی می کنند. آن شخصیت ها، آن مکان ها، آن ساخته ها، در حال حاضر زنده هستند - ما فقط آنها را بر روی صفحه، از چشم ذهن ما به چشم جهان آزاد. کلمات به رویاهای ما بال می دهند تا پرواز کنند. با این حال، من می توانم آن کلمات را نگه دارید. من می توانم آنها را دوباره کار کنم و آنها را مانند سنگ های گرانبها مد کنم تا زمانی که دقیق و درست به داستانی که از آن می آیند، تا زمانی که قوی تر و کامل تر شوند. من می توانم بازنویسی، تغییر نام و اصلاح تا زمانی که آنها سوگیری های من را به چالش بکشند و افراد به جای چهره های یکپارچه هستند. با این حال ، من می توانم اجازه دهید آنها را به رفتن و دنبال آنها را به موضوعات جدید ، به مکان های جدید به عنوان کلمات ایجاد جهان بیشتر است. با این حال ، من می توانم داستان باز کردن تماشا تا زمانی که آن زیبایی است که من به دنبال....
- لیفت شقیقه، معیارهای زیبایی شقیقه و روشهای جراحی لیفت شقیقه
- کسب و کارهای محلی باید در خدمت جمعیت بی خانمان در میان همه گیر
- درون خود را آشپز با ساخت این خوشمزه گیاهی momos