L-word

چند روز پس از انتشار من قسط دوم از این ستون من یک بسته از مادر من. آن شامل دو جفت جوراب از یکی از کسانی که آنل

توسط NEWSWORLDS در 7 مرداد 1399

چند روز پس از انتشار من قسط دوم از این ستون من یک بسته از مادر من. آن شامل دو جفت جوراب از یکی از کسانی که آنلاین اخبار sock شرکت: برای اولین بار بود که یک جفت خاکستری ساده به جز یک رنگین کمان قلب نزدیکی مچ پا استخوان به دو نیم تقسیم کلمات "عشق عشق" (همه کلاه). دیگر, جوراب, هیچ, تصویر, اما این کلمه در "کالیفرنیا" (هنوز هم همه کلاه) نوشته شده است بارها و بارها پایین هر طرف در متناوب رنگین کمان فونت.

من برای اولین بار بیرون آمد و به مادر من از کلی ابهام: من هرگز نگفتم من نیست هر چیزی. و هنگامی که من در نهایت می گویند چیزی وجود دارد من بود ومن با استفاده از کلمه عجیب و غریب. او در جواب گفت بدون اظهار نظر خود من ضعیف اعلام شده است. "آیا همه مردم بیشتر pansexual? من همیشه فکر می کردم." من فرض او را برداشت و آن کلمه خاص از یک NPR بخش اما شاید که نامهربان از من.

مادرم من را دوست دارد و او همیشه کرده است. من فوق العاده خوش شانس برای این. کره زمین هر چند به شکل بسیار از رابطه ما برای سال های بسیاری است. من شک دارم او می خواهد که اسمش و شاید من تنها آن را ببینید در این راه از محل عطف به ماسبق ضرورت — تلاش برای ایجاد حس از خود من سرکوب و مشکلات با روایت گذشته من در راه است که می تواند satisfyingly آنها را توضیح دهد.

من نگه داشته و بسیاری از اسرار به عنوان یک نوجوان است که ممکن است به عنوان مادر من معتقد مانع از درک کامل من. من برای اولین بار رابطه با یک دختر بود نگه داشته و عمدتا محرمانه و من آشکارا صحبت با مادرم — یا کسی — در مورد رابطه جنسی و یا عشق. من به پایان رسید تا هزینه های زیادی از دوران نوجوانی پنهان کردن چیزهایی که من فکر کردم بیش از حد شخصی برای به اشتراک گذاشتن. من فقط خصوصیمن به خودم فکر می کنم. این احساس با فضیلت.

اما زمانی که آن را آمد به همجنسگرا بودن من می دانستم که من تا به حال گفت: مادر من است. من به یاد داشته باشید گفتن او در یک از راه های مختلفی. من اختفاء با دوست دختر من بود کمتر از پنهان و ناراحتی من در رابطه به مردان در زمان بیش از حد آسان است برای دیدن. من تا به حال به مادرم گفت که این چیزها و او پاسخ داد. اما بدون توجه به آنچه من به او گفتم راه او تکرار آن را به من برگزار شد و ابهامات به جای درک. "آیا همه مردم بیشتر pansexual?" پذیرش او بود لولایی در هرگز به طور کامل اعتقاد داشتند که من همجنسگرا هستم. یا حداقل به طور کامل نمی گی. هر آنچه که بدان معنی است.

این به خاطر این رابطه به مادرم و به مشکل ارتباطی است که کلمه "لزبین" آنقدر برای من مهم است. "عجیب و غریب" یک کلمه من عاشق مفهومی و برای بدن به خصوص از اواخر; این تنها کلمه ای است که تا کنون ساخته شده جنسیتی قابل فهم تر برای من. اما "عجیب و غریب" است که اغلب به عنوان با خانواده من بد تعبیر شده است. این یک دلیل برای استفاده از آن البته (من هنوز هم تمام وقت) اما آن چیزی که به من می شود آن را به عنوان نشان دهنده حرکت نزولی گسترده اصطلاحات.

برای مادر من از باز بودن "عجیب و غریب" آشنایی خود را به شکل دسته از میل. این نشان میدهد که همه چیز را کاملا نمیفهمد و در معرض تغییر است. "عجیب و غریب" بود و راحت به او اما تنها تا آنجا که فرود در هیچ زمین جامد. این کلمه به نظر می رسید به پیشنهاد من هنوز هم می تواند ازدواج با یک مرد و یا حفظ برخی از صورت ظاهر از سیالیت است که نگه داشتن من relatable و خوانا. به او "عجیب و غریب" به معنای من هنوز یک کودک است.

من می دانم من می توانم می دانم که نیست و برای برخی اگر مادر من در این راه احساس. اما من نمی دانم که زمانی که او را دیدم به من مراجعه به خودم به عنوان یک لزبین در چاپ کردم دو جفت از غرور جوراب در پست الکترونیکی. آن را احمقانه هدیه, شاید, اما ژست احساس عمیق. من در خارج به مدت شش سال یا بیشتر و آن را در زمان انتشار L-word برای استخراج بدون ابهام لحظه ای از درک متقابل با مادر من. من اب و تاب زیاد در این نادرست سادگی: چگونه بر خلاف "عجیب و غریب" "لزبین" است فقط یک چیز است.

چه معنی آن را به تنها یک چیز است ؟ من نمی خواهم برای رفتن در مورد تعدد و یا هر چیزی شبیه به آن. درست نیست در حال حاضر حداقل. اما زمانی که من فکر می کنم در مورد زندگی در بدن من بیش از طول زندگی به خصوص در چند سال گذشته آن را سخت بدانید که چه تکینگی می تواند مانند نگاه. من در نهایت بدست مادر من به درک که من لزبین, این درست است. اما پیچیده خواسته ها و بیقراری بخش هایی از زندگی من است که احساس بزرگ در حال حاضر و چیزهایی که کلمه "لزبین" پنهان می کند. حداقل از مادر من و دیگر nonlesbians که تنها به فکر کلمه در یک قدم راه است.

من حلق آویز کردن با دوست خوب من زمانی که او از من پرسید که چگونه من احتمالا می تواند شناسایی به عنوان یک لزبین. "شما قلاب تا با nonbinary مردم که نمی," او گفت که اگر ابتلا به من در یک دروغ است. آنچه که من می خواستم به پاسخ بود: "من واقعا فکر می کنم من یک زن هستم یا نه" اما در عوض من فقط گفت: هیچ چیز در همه. من فکر می کنم در مورد این همه زمان ها است.

حق با او بود در راه است. من تا به حال با افرادی که با شناسایی بسیاری از برچسب های مختلف که می تواند به نظر می رسد در تضاد به زنان محور معانی از مساحقه. من شخصا نمی بینید این اصطلاح به عنوان یک نسخه; من با استفاده از آن بدون اجازه می دهد آن را دقیقترین تعریف به تعریف از من که دانستن رفتار و هویت جنسیتی و جنسی همه چیز متفاوت است.

اما اگر من تا مطمئن شوید که از این پس راحت با عوارض ناشی از برچسب چرا من می گویند هر چیزی ؟ خالد Alqahtani نوشت: به تازگی در مورد پلیس هویت: "همه حامل پلیس در آنها" آنها در نوشتن و من ساخته شده به فکر می کنم از cop در زندگی من است.

اولین بار من استفاده از ضمایر در کار بود. آن را دشوار است برای گفتن اما نه بیش از حد دشوار است. این احساس راحت تر در میان همکاران من از میان دوستان من اگر فقط به این دلیل من نمی توان انتظار داشت خودم را توضیح بدهم. عنصر دیگری از امتیاز زندگی است که در آن من زندگی می کنند و کاری که در آن کار کنم — من به ندرت تنها کسی که به استفاده از او/آنها در یک اتاق است که به خودی خود خیلی چیز سرد.

من این را با همه. نه با من ، اما حتی زمانی که من خودم با بیان این ترتیب آن را ندارد به نظر می رسید بسیار مهم. مردم همیشه به طور پیش فرض به باینری ضمیر هنگامی که صحبت کردن در مورد من. من OK است ؟ من نمی دانم.

"زن" است و نه یک دسته من با شناسایی به راحتی و یا اکثر روزها در همه. مطمئن شوید که ما می تواند همه genderqueer لزبین در حال حاضر (من) اما من می دانم که این کلمه دارای اثرات دیگر من اغلب بر خلاف من گسترده تر درک علمی از آن. چه نوع از تمایل من نادیده گرفته و به سمت هدف رندر خودم به اندازه کافی ساده برای خوانا به خانواده ام ؟

من می دانم که "لزبین" نیست در سر من. آن می تواند باقی می ماند طلاق از جنس اگر ما اجازه می دهد آن را به عنوان ما باید. اما من احساس کردم که چگونه از آن آسان است وجود داشته باشد از طریق کلمات و مادر من درک می کند. آن را به خوبی. و خطر پیچیده این سادگی از rewording خودم را دوباره از دست دادن مادرم را درک. من دوست دارم زشت کلیشه جوراب چون من عشق من مادر من او را می خواهم برای دیدن من به وضوح حتی اگر من نمی توانم خودم را در آن راه. عشق می تواند یک شکل از کنترل بیش از حد. من نمی خواهم نا امید از هر کسی و یا از دست دادن هر چیزی در طول راه.

شاید این افراد پلیس که تنظیم من. یا شاید من هستم. من نمی دانم آنچه من می ترسم از آن کمی مانند پنهان کردن دوباره احساس فضیلت برای نگه داشتن همه چیز به خودم و به دور از قضاوت. من همیشه فکر می کردم که عبارت بودند از چیزی که موجب شد من از پنهان کاری هر چند من حدس می زنم من نمی شود بنابراین مطمئن شوید. جوراب در حال حاضر معدن, و من هرگز به آنها را. که از چیز خوب در مورد داشتن یک شی. من تصمیم می گیرید که در آن زندگی می کند و نگه داشته است.

طلایه دار Turkel می نویسد: سهشنبه ستون در رابطه جنسی. او تماس بگیرید در [email protected]



tinyurlis.gdclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن