در پس زمینه تخمیر در اوایل قرن بیستم، اصلاحطلبان همچنین با سؤال گستردهتری مواجه شدند: وقتی سنتهای چینی سرنگون شدند، چه هنجارهای فرهنگی باید آنها را به ارث ببرند؟ اکثر افرادی که تسو درباره آنها می نویسد به ایالات متحده روی آورده اند. بسیاری از آنها در قرن نوزدهم در دانشگاههای آمریکا تحصیل کردند، با کمک پولی که ایالات متحده پس از پیروزی در قیام بوکس ضدغربی از چین به عنوان غرامت دریافت کرد. ژو هوکون که ماشین تحریر چینی را اختراع کرد، در موسسه فناوری ماساچوست تحصیل کرد. هو شی، دانشمند و دیپلماتی که به ترویج زبان محلی در زبان ملی کمک کرد، به کرنل رفت. لین یوتانگ که یک ماشین تحریر چینی ساخت، در هاروارد تحصیل کرد. وانگ جینگچون، که راه را برای تلگراف چینی هموار کرد، با شور و حرارت بیشتر از دقت گفت: «دولت ما آمریکایی است. قانون اساسی ما آمریکایی است. بسیاری از ما احساس می کنیم آمریکایی هستیم."
این تمرکز بر ایالات متحده ممکن است خوانندگان آمریکایی را خوشحال کند. اما در سالهای آخر سلسله چینگ و در اوایل دوره جمهوری خواهان، ژاپن الگوی بسیار تأثیرگذارتری از اصلاحات مدرن بود. عجیب است که تسو به سختی در کتاب خود به این موضوع اشاره می کند. ژاپن - که پیروزی نظامی اش در برابر روسیه در سال 1905 در سراسر آسیا به عنوان نشانه ای از اینکه یک ملت مدرن آسیایی می تواند با غرب مخالفت کند - مجرای اصلی مفاهیمی بود که چشم انداز اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زبانی چین را تغییر داد. بیش از هزار دانشآموز چینی بین سالهای 1911 و 1929 به ژو و هو به عنوان بوکسورهای بورس تحصیلی در ایالات متحده پیوستند، اما بیش از هشت هزار چینی تا سال 1905 در ژاپن تحصیل میکردند. و بسیاری از مدارس در چین معلمان فنی و علمی ژاپنی را استخدام میکنند.
درست است که اصلاحات صنعتی، نظامی و آموزشی در ژاپن از زمان بازسازی میجی در سال 1868 بر اساس مدل های غربی، از جمله جنبش های هنری مانند امپرسیونیسم و سوررئالیسم صورت گرفته است. اما این افکار توسط دانشجویان، انقلابیون و روشنفکران چینی در ژاپن به چین منتقل شد و تأثیر مستقیم و ماندگاری بر زبان چینی نوشتاری و گفتاری داشت. بسیاری از اصطلاحات علمی و سیاسی در زبان چینی - مانند "فلسفه"، "دموکراسی"، "برق"، "تلفن"، "سوسیالیسم"، "سرمایه داری" و "کمونیسم" - در ژاپن با ترکیب حروف چینی ابداع شده اند.
تقاضاها برای اصلاحات رادیکال در سال 1919 با اعتراض دانشجویان در پکن به اوج خود رسید، ابتدا علیه مفاد معاهده ورسای که به ژاپن اجازه میداد سرزمینهای آلمان را در چین تسخیر کند، و سپس علیه سنتهای کلاسیک کنفوسیوسی که وجود داشتند. در مسیر پیشرفت طیفی از جهتگیریهای سیاسی در جنبش به اصطلاح فرهنگ جدید ترکیب شدهاند، از پراگماتیسم هو شی الهام گرفته از جان دیویی تا گرایشهای اولیه سوسیالیسم. همانطور که تسو خاطرنشان میکند، معترضان فرهنگ نو درباره اهمیت حیاتی سوادآموزی جمعی میتوانستند روی آن توافق کنند.
کاهش زبان چینی کلاسیک و تشویق نوشتن محاوره ای گامی در این مسیر بود، حتی اگر حذف حروف چینی برای بسیاری از افراد قابل بررسی باشد. با این حال، به گفته تسو، برخی از ناسیونالیست هایی که تا سال 1949 بر چین حکومت می کردند، مانند کمونیست ها طرفدار کوچکترین ساده سازی علائم بودند. تلاشهای ملیگرایانه برای سادهسازی با مخالفت محافظهکارانی مواجه شد که میخواستند از فرهنگ مکتوب سنتی چین دفاع کنند. کمونیستها بسیار رادیکالتر بودند و هرگز از ایده روی آوردن به الفبای لاتین دست برنداشتند. در اتحاد جماهیر شوروی، الفبای لاتین برای تحمیل همگنی سیاسی بر بسیاری از مردمان مختلف، از جمله مسلمانانی که به خط عربی عادت داشتند، استفاده می شد. شوراها از تلاش های چین برای پیروی از آن حمایت کردند و یارانه پرداخت کردند. همانطور که تسو اشاره می کند، برای کمونیست ها هدف ساده بود: "اگر چینی ها می توانستند به راحتی بخوانند، می توانستند رادیکال شده و با خط جدید به کمونیسم تبدیل شوند."
درگیری طولانی با ژاپن، از 1931 تا 1945، اصلاحات زبان را موقتاً متوقف کرد. ملی گراها که در بیشتر نبردها شرکت کردند، به سادگی برای زنده ماندن تلاش کردند. کمونیست ها زمان بیشتری را صرف تفکر در مورد مسائل ایدئولوژیک کردند. اصلاحات رادیکال زبان تنها پس از شکست ملی گرایان در سال 1949 و عقب نشینی به تایوان به طور جدی آغاز شد. در طول دهه بعد، مائو دو انقلاب زبانی را به راه انداخت: پینیین، رونویسی رومی شده که در سراسر چین (و اکنون تقریباً در همه جای دیگر) استاندارد شد، و به اصطلاح چینی ساده شده.
کمیته اصلاح سناریو که در سال 1952 تأسیس شد، شروع به انتشار حدود هشتصد شخصیت اصلاح شده کرد. تعداد بیشتری منتشر شد و برخی در دهههای بعد دوباره کار شدند. تسو گفت که شخصیتهای جدید، که با لمسهای بسیار کمتر ساخته شدهاند، «به اصول برابریخواهانه سوسیالیسم صادق هستند». کادرهای کمونیست از این که "صدای مردم بالاخره شنیده شد" خوشحال شدند. در میان ذینفعان «کارگران و دهقانان چینی» بودند. مائو در پایان گفت که توده ها قهرمانان واقعی هستند و باید به نظرات آنها اعتماد کرد.
تسو به درستی افزایش سواد در چین را که به گفته او در سال 2018 به نود و هفت درصد رسید، به دولت کمونیستی نسبت می دهد. اما ما باید با کمی نمک این ادعا را بپذیریم که این دستاوردها ناشی از تحریک از پایین به بالا است. او نوشت: «هیچ چیز مشابهی در تاریخ جهان آزمایش نشده است. ژاپنی ها ممکن است بخواهند متفاوت باشند. نود درصد از جمعیت ژاپن در سال 1900 به مدرسه ابتدایی رفتند. همچنین ممکن است تعجب کنیم که آیا علائم ساده شده به اندازه ای که تسو فکر می کند در نرخ بالای سواد در چین نقش داشته است. در تایوان و هنگ کنگ، تابلوهای سنتی تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده اند. اگر شواهدی وجود داشته باشد که کودکان آنجا در یادگیری خواندن و نوشتن با مشکلات بسیار بیشتری روبرو هستند، خوب است بدانیم. صرف گفتن این که «بالاخره صدای مردم شنیده شد» برای این کار کافی نیست. و حتی اگر یادگیری یک اسکریپت به شدت اصلاح شده مزایایی داشته باشد، ضررهایی نیز به همراه خواهد داشت. نه تنها شخصیتهای جدید ظریف نیستند، بلکه درک کتابهایی که به سبک قدیمی نوشته شدهاند نیز دشوار میشوند.
این بخشی از سوال بود. در سال 1956، تائو تای هسیا، استاد وقت دانشگاه ییل، نوشت که تقویت تبلیغات کمونیستی "انگیزه اصلی" اصلاح زبان است: "ایده خلاص شدن از بخش هایی از گذشته فرهنگی چین که کمونیست ها آن را نامطلوب می دانند از طریق فرآیند زبان. همیشه در ذهن فرهنگیان کمونیست وجود دارد. این در زمان جنگ سرد نوشته شده بود، اما هسیا مطمئناً درست می گفت. در پایان، همانطور که تسو اشاره می کند، "کسانی که از اصلاحات پینیین ابراز نارضایتی کردند، در سال های آزار و اذیت بعدی بلعیده خواهند شد" و کسانی که در مورد علائم ساده شده گله می کردند کمی بهتر عمل کردند.
تسو با پشتکار تاریخ اصلاح زبان را به فناوری مرتبط می کند - ما چیزهای زیادی در مورد تلاش قهرمانانه برای انطباق مجموعه مدرن با یک سیستم مبتنی بر نشانه می آموزیم - و این داستان در عصر دیجیتال ادامه می یابد. سرعت دستیابی به این دستاوردها واقعاً چشمگیر است. در دهه 1970، بیش از 70 درصد از کل اطلاعات چاپی در چین سرب داغ بود. امروزه، همانطور که تسو با هیجان می نویسد، سبک او گاهی اوقات یادآور مجلات مائوئیستی مانند چین در حال بازسازی است- پردازش اطلاعات "ابزاری است که دری را به روی آینده ای باز کرد که توسط فناوری پیشرفته هدایت می شود، که دهه ها اصلاح زبان و برنامه ریزی دولتی چین سرانجام آن را باز کرده است".
تسو این نوآوریهای فنی را با برجسته کردن داستانهای شخصی شخصیتهای کلیدی که اغلب به عنوان داستانهای اخلاقی سنتی کنفوسیوس از سختیهای وحشتناک غلبهشده با پشتکار خالص و کار سخت خوانده میشوند، جشن میگیرد. جی بینگی در حال کار بر روی ایده های خود برای زبان کامپیوتری چینی در یک سلول زندان کثیف در طول انقلاب فرهنگی است و پس از اینکه محافظانش حتی دستمال توالت او را گرفتند، محاسبات خود را روی یک فنجان چای می نویسد. وانگ ژوان، یکی از پیشگامان سیستم های استخدام لیزری، در جریان مبارزات فاجعه بار جهش بزرگ مائو در سال 1960 چنان گرسنه بود که "بدن او از خستگی متورم شد، اما او بی وقفه به کار خود ادامه داد." چنین حکایت هایی به توضیحات فنی خط های آوایی، ماشین های تحریر، تلگراف، سیستم های فهرست کارت و رایانه ها رنگ خوشایند می بخشد. جملاتی مانند "در نهایت، از طریق یک فرآیند رفع فشار معکوس، Wang تصاویر برداری را به بیت مپ در نقاط خروجی دیجیتال تبدیل می کند" می تواند خسته کننده شود.
امروزه، در عصر واژهپردازهای استاندارد شده و برنامههای کاربردی رسانههای اجتماعی چینی مانند WeChat، پینین و کاراکترها بهطور یکپارچه به هم متصل هستند. کاربران معمولاً پینین را روی صفحه کلید خود تایپ می کنند، در حالی که صفحه نمایش کاراکترهای ساده شده را نشان می دهد و طیف وسیعی از گزینه ها را برای فعال کردن همنام ها ارائه می دهد. (کاربران مسنتر میتوانند علائم را روی تلفنهای هوشمند خود بکشند.) همانطور که تسو میگوید، چین بالاخره فرصتی برای برقراری ارتباط دیجیتالی با جهان خواهد داشت. کشمکش های قدیمی بر سر نوشتن ممکن است زائد به نظر برسد. اما سیاست زبان، به ویژه در نحوه ارتباط دولت با شهروندانش ادامه دارد.
پادشاهی قهرمانان به همه رویدادهای مهم سیاسی، از شورش بوکسورها تا ظهور شی جین پینگ اشاره می کند. با این حال، می توان این تصور را به دست آورد که توسعه زبان عمدتاً داستانی از اختراعات مبتکرانه ای است که توسط افراد راضی اختراع شده است که بر موانع فنی عظیم غلبه کرده اند. حساب او با یک یادداشت پیروزمندانه به پایان می رسد. او خاطرنشان می کند که چینی مکتوب اکنون به طور فزاینده ای مورد استفاده، یادگیری، انتشار، مطالعه و تبدیل دقیق به داده های الکترونیکی قرار می گیرد. او همانقدر جاودانه است که میتواند امید داشته باشد که فیلمنامهای زنده داشته باشد. «او در ادامه به همین روش مینویسد:» انقلاب در نوشتار چینی همیشه یک انقلاب واقعی مردمی بوده است - نه «مردم» که توسط ایدئولوژی کمونیستی تعریف شده است، بلکه توسط گسترده ترین جمعیتی که او را با مبتکران و پیاده نظام تغذیه کردند.»
[ad_2]
مقالات مشابه
- UC Board of Regents مورد بحث کمک های مالی دانشجویی نامه
- کتاب پرورش نبوغ در کودکان و دانشآموزان چ1 فروشگاه اینترنتی کتاب گیسوم
- کویر گلی
- جو منچین ریاست جمهوری بایدن را شکست - شاید او را هم آزاد کند
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- خرید اپل ایدی و اموزش حذف اپل ایدی با روش صد درصد تضمینی
- پدرو ده Anda Plascencia – ASUC اصطلاح بازتاب
- راکت قرمز، نقد و بررسی: سایمون رکس می تواند کار کند، اما هر کسی می تواند
- بک لینک خیلی قوی
- سانتا باربارا کانتی می تواند بازگشایی جدید بخش های کسب و کار به عنوان اوایل به عنوان جمعه