نویسندگان نیویورکر در مورد اوج و فرودهای سال تأمل می کنند.
چیزهای کمی آرامشبخشتر و آرامبخشتر از خواندن هستند. برای کودکان، این یک شکل از رابطه است، نشستن در کنار والدین قبل از خواب، که به داستان اجازه می دهد تا آنها را آرام کند تا بخوابند. برای بزرگسالان، گوش دادن به داستانهای تخیلی، اجازه دادن به صدای شخص دیگری آنها را به سفر میبرد، همچنان میتواند راهی برای ارتباط و فرار باشد. غوطه ور شدن در دنیای یک قهرمان یعنی پشت سر گذاشتن خودت. صدای نویسنده، اهل نیویورک پادکستی که در آن نویسندگان داستان خود را از آخرین شماره می خوانند، لذت بیشتری را از شنیدن یک داستان به گونه ای که نویسنده آن می خواهد شنیده می شود، ارائه می دهد. همانطور که به پایان سال دیگری نزدیک می شویم که در آن دنیای واقعی گاهی اوقات مکانی ترسناک بود، مایلیم به پر شنیده ترین قسمت های سال 2021 نگاه کنیم.
اجرای مارگارت اتوود از داستان خود "عزیزان پیر در جنگل" در نگاه اول فراری فراری به نظر نمی رسد. شخصیت های او، دو خواهر سالخورده، برای مراقبت از ضرر و زانودرد خود به ویلای خانواده می روند. اما ماهیت کمدی ارتباطات آنها و پیچش و چرخش بازتاب آنها در مورد گذشته، اندوه را متعادل می کند: "نل فکر می کند قلب من شکسته است. اما در خانواده ما نمی گوییم «دلم شکست». ما می گوییم "کوکی ها وجود دارد؟"
«سایهها» ساخته جامپا لاهیری قدم زدن زنی را در محلهاش دنبال میکند، جایی که او با همسایه و شوهر سابق یکی از دوستانش روبرو میشود. اگرچه داستان در طول همهگیری رخ نمیدهد، اما بخشی از انزوا و فاصلهای را که در بیست ماه گذشته تجربه کردهایم، به تصویر میکشد: کاملاً. برخی از مردم ماه ها را در اینجا سپری می کنند. آنها با لذت پنهان می شوند و ضد اجتماعی می شوند. دیگران با فکر این روزها و هفته های بی شکل، بسته شدن سنگین، کوچک می شوند. حالشان خراب می شود، فرار می کنند.»
باد، داستان خشونت خانگی لورن گروف که موهایش را بلند می کند، دارای انرژی پیشرانه و شدیدی است که از تلاش زنی برای فرار از شوهر ظالمش با سه فرزندش می گوید. داستان این روز از نگاه دختر زن که دوازده ساله بود و متوجه شد که چقدر در خطر است روایت می شود: «علم بر پشت گردنش سنگین بود، مثل دستی که سخت فشار می داد. و چیزی که به او رسید، رد خردههایی بود که مادرش در تاریکی زمانی که او کوچک بود به او گفته بود، و تنها دو نفر از آنها در اتاق خواب بودند، هیچ برادری در این زندگی، هنوز نه. ”
داستان «ماهوارهها» ربکا کورتیس در خانهای در ساحل جرسی اتفاق میافتد، جایی که کانر و تونی، دوستان همیشگی، در طول همهگیری همهگیر با هم ملاقات میکنند و صحنههایی از گذشته شطرنجیشان را تجربه میکنند. این داستانهای درون یک داستان به نفع همسر کانر، راوی ماهوارهای که نویسنده است، روایت میشود: «ما به پرستار بچهها پول میدادیم تا بچه کوچکمان را تماشا کنند، از نظر تئوری برای اینکه بتوانم رمان بنویسم، اما تمام داستانهای کوتاه من درباره گربههای ماده فحشا نوشته شده بود. که مامورم به من گفت که از کامپیوترم پاکش کنم و شوهرم تصمیم گرفته بود برای کمک به حرفه من، تونی را که بیست سال پلیس بوده دعوت کند و از تونی بخواهد داستان های شینگن را برای من تعریف کند که می توانم آنها را تبدیل به فیلم کنم. حماسه های چنگن آماده.
«مادر کنش جسورانه» جورج ساندرز نیز حول محور یک راوی میچرخد، مادری که سعی میکند با انسانسازی وسایل خانه اطرافش، کتابهای کودکان بنویسد. هنگامی که پسرش توسط یک غریبه هل داده می شود، او درگیر یک بحث فلسفی درونی در مورد مجازات و بخشش می شود که او را به نوشتن چیزی کاملاً متفاوت سوق می دهد: «مقاله. او آن را "عدالت" خواند. خداحافظ، قوطی بازکنی با رویاهای بزرگ. خداحافظ، درختان سخنگو؛ خداحافظ، هنری مطیع، لاستیک های بستنی، یک کامیون، آن مزخرفاتی که او بیشتر سال گذشته روی آن کار می کرد. خداحافظ، خوش بینی اجباری؛ خداحافظ صحت سیاسی این مزخرف واقعی بود. برو او می دانست چه بگوید."
گوش کنید و مشترک شوید: اپل | اسپاتیفای | گوگل | هر جا که گوش کنی
برای دریافت خبرنامه هفتگی ما با بهترین ها ثبت نام کنید اهل نیویورک پادکست ها
موارد دلخواه در نیویورکر
[ad_2]
مقالات مشابه
- مراقبت های بهداشتی تحت حمله
- سن خوزه کریک برای دیدن جدید پل مسیر دوچرخه سواری
- آنچه در آن می خواهم برای رفتن به کمپینگ در حالی که به لحاظ اجتماعی فاصله
- آن زمان ما تا به حال رابطه جنسی
- اریک کردنس تراست 'مستقل'
- تجلی الهام
- التیام زمین
- اسید بوریک چیست؟
- گشت و گذار ماهیگیری شور مدیتیشن
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی