من در چند زبانه سرزمین خواب وخیال.
در طول بازدیدکننده داشته است به پدربزرگ و مادربزرگ' خانه, غذاهای معرفی شدند به زبان انگلیسی و پس از آن ، سریع مکالمات بین من و پدر و پدربزرگ و مادربزرگ می تغییر از انگلیسی به روسی و بازگشت دوباره است. من و خواهرم التماس میکرد که پدر بزرگ ما به چیزی می گویند در اوکراین و یا درخواست برای داستان در مورد ازبکستان. ما می خواهم تماس "Я тебя люблю!" به آنها را به عنوان ما به سمت چپ تلاش (و شکست) به شکل پریدن نورد ریتم من پدربزرگ و مادربزرگ' سخنرانی.
پدر من هرگز واقعا سعی کردم به ما یاد می دهد روسیه, اما مادر من مشخص شد که من و خواهرم نکنید که ما چینی ریشه. مدرسه ما تا به حال یک برنامه یادگیری برای بسیاری از مدرسه ابتدایی من صرف نیم روز من صحبت ماندارین. من انجام شده در نمایشنامه بر اساس حواس پرت چینی مثلها و با حضور واجب بعد از مدرسه برنامه چینی.
متاسفانه همه این تلاش نتیجه معکوس. مانند هر angsty بچه من به طور فعال شورش در یادگیری ماندارین به دلیل آن چیزی است که پدر و مادر من می خواستم. من حاضر به صحبت ماندارین در صفحه اصلی به جای پاسخ به من پرسش و پاسخ با برخی از شکسته معجونی از ماندارین و انگلیسی (Chinglish?).
بعد از من منتقل فارسی زبان در مدرسه برای کلاس پنجم من, half-hearted تلاش در یادگیری ماندارین به پایان رسید. اما هنگامی که من وارد مدرسه من می خواستم به پهلو یکی دیگر از languge زیر کمربند من یکی که کاملا جدید است.
از آنجایی که من کمی بود رویای من از پاریس. اوه خیابان های سنگ فرش درجه یک کافه نان! بنابراین در اولین روز من خالی راه من به فرانسه 1A با کوله پشتی بنفش و کاپری ژان شلوارک آماده به رویای من یک واقعیت است. مادام آمار ما حق دور با یک "Bonjour!" و ما شروع شد.
بلافاصله من قلاب شده بود. از هجا melodiously با هم مخلوط و حمل و من در سر من, من در حال حاضر در پاریس. من شده است با در نظر گرفتن زبان و فرهنگ فرانسه کلاس زمان تا کنون به طور مستمر حمایت Duolingo جغد.
متاسفانه من ارادت به یادگیری فرانسوی اذیت مادر من. او می پرسد من چه من احتمالا می تواند بسیار به یادگیری یک زبان است که من هیچ وابستگی به. نمی خواهد من به جای برخی از چینی کلاس به سیمان من تسلط?
من فقط فکر فرانسوی زیبا بود; من نمی بینم انتخاب به مطالعه فرانسوی به عنوان تعرض به میراث فرهنگی و یا به عنوان خروج از فرهنگ من است. اما مادرم مخالفت کرد. هر گفتگو در مورد فرانسه مقابل چین به پایان می رسد با مادرم فریاد "哎呀!" و هر دو از ما کالایی به همان اندازه نا امید اما به همان اندازه خیره.
مامان من قوی ترین زن من می دانم. او هیبت الهام بخش فمینیستی که به امریکا آمد تا در خود را با دو چمدان 20 دلار و کامل گوشی سوار به مطالعه مهندسی برق. او تحت اللفظی موشک دانشمند — منظور من بیا.
شاید آن است که خیره کننده درایو است که باعث می شود او را سخت به رویکرد است. اما مهمتر از همه, من می خواهم به قادر به مطابقت با موفقیت برای نشان دادن چیزی که ارزش تمام است که او در مبارزه برای یک فرمت از رویای آمریکایی است.
رشد بسیاری از ما در مذاکرات در مورد تدارکات. هنگامی که او من را انتخاب کنید تا به من را به مدرسه ؟ چگونه به زودی می خواهم به انجام لباس های شسته شده? من آماده را به عمل ؟ رابطه ما صرفا حرفه ای است.
و در آن باقی می ماند که راه را از طریق میانه و دبیرستان — متاسفانه عاطفی دور. اما یک شب که من از تماشای راه من به قسمت های جدید از یوتیوب, من تصادفا در یک ویدیو در مورد یک polyglot. "نوجوان صحبت می کند بیش از 20 زبان" ویژه یک پسر wowing جهان با, فرانسوی, اردو اندونزی و زبان است که من هرگز حتی شنیده می شود.
در این ویدئو او به نقل از نلسون ماندلا: "اگر شما صحبت کردن با یک مرد در یک زبان او می داند که می رود به سر خود را. اگر شما به او صحبت می کنید در خود زبان است که می رود به قلب او است." به عنوان ویدیو به پایان رسید یوتیوب پخش اخراج کردن یک بحث TED. اما من به طور ناگهانی از دست داد در فکر است.
من تا به حال زندگی می کردند تمام زندگی در چین قبل از او مهاجرت. او مادری زبان ماندارین و Shanghainese این گویش شهر او در. من به سختی می تواند رشته یک جمله با هم در ماندارین اجازه دهید به تنهایی رسیدگی کاملا جدا از الگوهای Shanghainese. بنابراین من تا به حال صحبت کردیم به من قلب ؟
مادر من آموخت که خودش به زبان انگلیسی به طوری که او می تواند تحصیل در ایالات متحده — صحبت کردن به زبان انگلیسی مظهر صحبت کردن به او ، داستان در مورد دوران کودکی خود هستند و چند دور بین و من فقط می دانم همه چیز در مورد زندگی او پس از مهاجرت. اما من می خواهم به قادر به دانستن در مورد همه سر و قلب و که او به عنوان یک فرد.
بنابراین مادر, اگر شما در حال خواندن این, شما راست 我想要學中文. من می دانم که ما بعد فورا رفت واز نزدیک بیش از چند سال گذشته که من بزرگ شده ام بیت (عجیب و غریب برای یک 小混球) اما من می خواهم به قادر به برداشتن قدم بعدی. من امیدوارم که یک روز ما قادر به گفتگوی بورسی آنجا در ماندارین که ما در زبان انگلیسی; که من قادر خواهید بود به واقعا شما در تماس به 外婆; و که شما قادر خواهید بود که به من بیشتر داستان در مورد استرالیا پسران, crawfish دریاچه ها و زندگی در شهرستان های بزرگ.
"خاموش ضرب و شتم" ستون نوشته شده توسط روزانه کال کارکنان تا ترم تابستان به طور منظم به نظر نویسندگان انتخاب شده اند. تماس با افکار میز در [email protected] و یا به دنبال ما در توییتر @dailycalopinion.
tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
مقالات مشابه
- چادر مسافرتی که برنده مشتریان است
- مواد غذایی بانک pantries در صورت افزایش تقاضا در برکلی
- پیشنهاد و خرید هدایای سازمانی
- آیا آینده ای برای اصلاح حقوق رای وجود دارد؟
- چرا روسیه تهدید به حمله به اوکراین می کند؟
- های اسكای لاين دبی جستجو عبارت مراحل صادرات کالا از ایران به روش غیرمستقیم
- آیا با مواد شیمیایی مشکل دارید؟ بیا حرف بزنیم
- نکاتی برای اسکان امن پدر سالمندتان
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- بینندگان انتخاب مسیر خود به تفریحی در "Unbreakable Kimmy Schmidt: Kimmy در مقابل کشیش'